دعاي نا اميدانه


مردي كه در كنار پيامبر نشسته بود، با درماندگي دعا مي كرد. پيامبر با شنيدن دعاي آن مرد، ناراحت شد. او با نا اميدي و لحن مأيوسانه اي اينطور دعا مي كرد:

- خدايا مرا ببخش، در حاليكه فكر نمي كنم مرا ببخشي!

همين كه دعاي مرد تمام شد، پيامبر با مهرباني رو به او كرد و گفت:

- چرا اين قدر به خدا بدگمان و از رحمتش مأيوسي؟!

مرد با سرافكندگي نگاه به زمين دوخت و گفت:

- يا رسول الله! گناهان من قبل از اينكه مسلمان شوم و بعد از اينكه مسلمان شدم زياد است. نمي دانم خدا چطور اين همه گناهان را مي بخشد!

پيامبر بالحن اميدوارانه و ملايمي گفت:

- بدان كه گناهاني را كه قبل از مسلمان شدن و ايمان آوردنت مرتكب شده اي، با مسلمان شدنت از بين رفته است. گناهاني را هم كه بعد از اسلام آوردن انجام داده اي نمازهايت از بين مي برد. ازهر نماز تا نماز ديگر، اگر گناهي از تو سر بزند، نماز بعدي كفاره گناهان قبلي است. [1] .


پاورقي

[1] ازكتاب بهترين پناهگاه ص 18 به نقل از نماز نياز عاشقان.


بازگشت