اولين نماز


پيامبر برفراز بلندترين كوه مكه، به تنهايي نشسته بود. شهر مكه، ساكت و بي صدا زير پاي پيامبر بود. در آسمان نيلي رنگ مكه نيز، تنها خورشيد ديده مي شد.

ناگهان صداي بال جبرئيل، نگاه پيامبر را كه در گوشه اي از آسمان آبي غرق شده بود، به طرف خود كشيد. جبرئيل در نزديكي پيامبر بر زمين نشست و به پيامبر سلام كرد. او از جانب خدا، دستور خواندن نماز را آورده بود.

گوشه اي از بال جبرئيل در قسمتي از كوه ساييده شد، و از دل كوه، زمزمه آب شنيده شد. جبرئيل از آب چشمه اي كه مي جوشيد، وضو گرفت. پيامبر هم كه با دقت به حركات جبرئيل خيره شده بود، برخاست، و با آب خنكي كه از دل كوه مي جوشيد، وضو گرفت. بعد رو به «بيت المقدس» ايستاد. پيامبر پشت سر جبرئيل ايستاده بود. لحظاتي بعد، نسيم، صداي دلنشين پيامبر را كه سكوت كوه را مي شكافت به آسمان مي برد:

- الله اكبر!

آن لحظه، اولين نماز جماعت، به امامت جبرئيل، برفراز بلندترين كوه مكه، اقامه شد. [1] .


پاورقي

[1] يك كهكشان اشك ص 87 به نقل از الكامل في التاريخ ج 2 ص 846.


بازگشت