درس هايي از آيات مسجد ضرار


آيات مسجد ضرار، همراه با آنچه كه مفسران و مورخان پيرامون شأن نزول آن گفته اند در بردارنده ي نكات مهمي است. برخي از اين نكات را يادآور مي شويم:

الف -اهداف بنيانگذاران مسجد ضرار چنين بود:

1 - ضرر وارد آوردن به مسلمانان و جامعه ي اسلامي.

2 - كفر ورزيدن و زمينه سازي براي بازگشت به انديشه هاي كفر آميز.

3 - ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان.

4 - پايگاه سازي براي دشمنان دين.

اين ويژگي ها بود كه مسجد را «مسجد ضرار» و شايسته ي سوزاندن كرد. وجود اين ويژگي ها و حتي يكي از آنها در هر مسجدي در هر زماني آن را تبديل به مسجد ضرار خواهد كرد. قرآن كريم با طرح ماجراي «مسجد ضرار» در صدد قصه گويي نيست؛ بلكه خط مشي مساجد مسلمانان را براي هميشه تعيين مي كند.

ب -مسجد اصيل به درستي بايد داراي ويژگي هايي در نقطه ي مقابل مسجد ضرار باشد، يعني مايه ي نفع مسلمانان و جامعه ي آنها باشد؛ انگيزه ي بانيان آن ترويج توحيد و يكتاپرستي باشد؛ وحدت را در جامعه ي اسلامي پايدار كند و پايگاه ضربه وارد كردن به دشمنان خدا باشد.

ج -آنچه مسجد را «ضرار» مي سازد، سنگ و چوب و بنا و زمين مسجد نيست؛ اين اهل مسجد يعني بانيان، نمازگزاران، و اداره كنندگان مسجدند كه آن را به صلاح يا فساد مي كشانند. قرآن مجيد از انگيزه هاي بد بانيان مسجد ضرار و آلودگي باطن آنان



[ صفحه 247]



انتقاد كرده است. همان گونه كه هنگام ستايش از مسجد قبا، بانيان و نمازگزاران آن را مي ستايد. مؤسسان آن در هنگام بناي مسجد آن را بر تقوا بنا نهادند و نمازگزارانش نيز دوستدار دوري از آلودگي و ناپاكي بودند. پس صلاح و فساد هر مسجدي كاملا وابسته به اهداف و عملكرد اهل آن است.

د - اگر كلمه ي «ضرارا» در آيات ياد شده به معناي ضرر رسانيدن به مسجد قبا باشد، در اين صورت مسجدي كه به انگيزه ي تضعيف مسجدي ديگر ساخته شود، از مصاديق مسجد ضرار خواهد بود.

از اين رو بسيار بجاست از رقابت در مسجد سازي بپرهيزيم. اگر واقعا به بناي مسجد جديد نياز نيست، سعي كنيم مساجد موجود را گرم و آبادان نگه داريم. اسلام تلاش نموده است گردهمايي هاي مسلمانان هر چه باشكوه تر باشد؛ تا مسلمانان هم به پاداش بيشتري دست يابند و هم به رشد فرهنگي - اجتماعي نايل شوند و از سطحي نگري و تنگ نظري به دور بمانند؛ زيرا حضور در اجتماعات پرشكوه كه افكار، آداب و سليقه هاي گوناگوني در آن مطرح است، افق ديد انسان را گسترده مي سازد.

البته نمي توان از مردم يك شهر و منطقه انتظار داشت كه همگان در يك يا چند مسجد نماز بخوانند؛ به ويژه آن كهبرخي به دليل بيماري، پيري، مسايل شغلي و... نمي توانند مسافتي طولاني را بپيمايند و خود را به مسجدي دور دست برسانند. مهم آن است كه مسجد با انگيزه ي سالم و متناسب با ميزان جمعيت منطقه و نياز واقعي مردم ساخته شود.

ه - نماز گزاردن در هر مسجدي، مايه گرمي و رونق آن است. از نمازگزاردن در مسجد ضرار پرهيز كنيم؛ زيرا نماز گزاردن در چنين جايي، گرم كردن بازار دين و دينداران نيست. رعايت اين نكته براي آنان كه در جامعه داراي جايگاه و موقعيتي هستند، اهميت بيشتري دارد. زيرا ممكن است كساني با دعوت از آنها قصد بهره برداري نادرست داشته باشند. با توجه به اين كه خداوند متعال پيامبر خويش را



[ صفحه 248]



از نماز گزاردن در مسجد ضرار نهي نموده است، مي توان گفت: نماز خواندن در چنين مسجدي هم حرام و هم باطل است.

و -اختلاف هاي فكري و سليقگي در ميان مسلمانان نبايد سبب شود تا آنان مساجد يكديگر را به «مسجد ضرار» متهم كنند. نمازگزاران مساجد گوناگون كه در اصول و مباني اسلامي داراي وحدت نظر هستند و اختلاف آنها در مسايل جزيي و سليقگي است، بايد يكديگر را تحمل كنند و در برابر جبهه ي دشمنان اسلام صفي واحد تشكيل دهند.

تمسك جستن به حربه هاي تهمت آميز براي كوبيدن مساجد، بازداشتن مردم از ياد خدا در مسجد است. اين كار ظلم و انجام دهنده ي آن از ديدگاه قرآن مجيد از ظالم ترين مردم است. وقتي پيشوايان دين ما را به حضور در مساجد برادران اهل سنت فرمان مي دهند؛ طبيعي است كه حضور در مساجد پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام به مراتب مهم تر و لازم تر است.

ز - گر چه حضور در هر مسجدي داراي فضيلتي است، ولي نماز و عبادت در مسجدي كه بر پايه ي تقوا بنا شده و نمازگزاران صالحي دارد، برتر و ارجمندتر است. از همين رو علم و پارسايي و پرهيزگاري امام و حتي مأمومان مايه ي فزوني ثواب نماز جماعت مي شود؛ تا آن جا كه از پيامبر صلي الله عليه و اله نقل شده كه فرموده است:

«كسي كه پشت سر عالمي نماز بگزارد، گويا در نماز به پيامبر صلي الله عليه و اله اقتدا كرده است». [1] .

ح - مسئول تصميم گيري درباره ي مسجد ضرار، حاكم اسلامي يعني مجتهد جامع الشرايطي است كه در زمان غيبت امام معصوم عليه السلام عهده دار اداره ي جامعه ي اسلامي است. هرگاه حاكم اسلامي وجود نداشته باشد و يا داراي قدرت نباشد، وظيفه ي مؤمنان عادل است كه در چارچوب مقررات شرعي با مسجد ضرار رويارويي كنند.



[ صفحه 249]



راه رويارويي با مسجد ضرار تنها تخريب و ويران نمودن آن نيست؛ گر چه اين كار جايز است، ولي حاكم اسلامي مي تواند در اين باره هر گونه تصميم ديگري كه صلاح بداند اتخاذ نمايد؛ مانند اين كه با طرد تبهكاراني كه در اداره ي مسجد دخالت دارند و تعيين افراد صالح براي اداره ي امور آن، كارهاي مسجد را سامان بخشد.

و الحمد لله اولا و آخرا



[ صفحه 256]



«كوي دوست»



در كوي دوست، دل به تمنا رسيده است

موسي صفت به وادي سينا رسيده است



اين جا بيا كه محفل ديدار دلبر است

دل خسته را زغيب، تماشا رسيده است



ميعادگاه انس و اميد است و روشني

برخاكيان، زعالم بالا رسيده است



اين جا زلال چشمه ي پاكيست كز زمين

جاري به پاكبازي دريا رسيده است



رخشنده منزليست كه در قلب تيرگي

نور خدا در آن به تجلي رسيده است



اين جا حريم پاك خدا، خاك مسجد است

عطر اذان به تارك دلها رسيده است



روزي كه نيست سايه به جز سايه سار عرش

اين جا به زير سايه ي طوبي رسيده است



روح است و رحمت است همه خاك كوي او

آري كه اين ثري به ثريا رسيده است



سيده اشرف پور






پاورقي

[1] محمد بن حسن عاملي، وسايل الشيعه، ج 5، ص 416، باب 26 از ابواب صلاة الجماعة، روايت 5.


بازگشت