جنبه هاي اجتماعي - سياسي در مسجد و نماز جماعت


باور به پيوستگي ميان نماز و مسجد با جنبه هاي سياسي در انديشه ي مسلمانان صدر اسلام رسوخ كرده بود. چنانكه گذشت تصدي امامت جماعت در مساجدي همچون مسجد الحرام و مسجد النبي يك منصب حكومتي بود.



[ صفحه 212]



برخي از نويسندگان در اين باره پا را فراتر نهاده، بر اين باورند كه پيشنماز شدن در هر مسجد بزرگي يك منصب حكومتي است و بايد با نصب حاكم اسلامي و اذن او صورت گيرد.

انگيزه هاي سياسي در پيمودن چنين راه مبالغه آميزي بي تأثير نبوده است. برخي از عالمان اهل سنت براي اثبات خلافت ابوبكر به نمازي كه او در دوران بيماري رسول خدا در مسجد به پا كرده و در آن امام جماعت بوده است، استناد جسته اند. اينان با استدلال به نماز ابوبكر خواسته اند خلافت او را اثبات نمايند! از اين رو نماز جماعت را از جمله مناصب حكومتي و شؤون خلافت اسلامي برشمرده اند. ولي فقيهان شيعي تنها امامت جمعه را منصبي حكومتي و نيازمند به حكم حاكم اسلامي دانسته اند. البته اين بدين معنا نيست كه امر و نهي حاكم اسلامي در زمينه ي عزل و نصب ائمه ي جماعت مساجد بي تأثير است؛ مقصود آن است كه اقامه ي نماز جماعت در مسجد، به خودي خود نياز به نصب حاكم اسلامي و حكم ويژه اي از سوي او ندارد.


بازگشت