آموزش عملي نماز


دانش آموزي نوشته است: وقتي مي خواستم اولين نمازم را بخوانم، هشت ساله بودم. من تشهد نماز را بلد نبودم. من در آن روزها نمازم را دروغي مي خواندم، براي اين كه نماز بلد نبودم، تا اين كه يك روز مادرم گفت: دلت مي خواهد نماز را يادت بدهم؟

خيلي خوشحال شدم. مادرم ايستاد به نماز و من هم كنار او ايستادم. مادرم بلند بلند نماز را برايم خواند و من از آن روز نماز را ياد گرفتم و مادرم يك سجاده ي زيبا برايم خريد.

وقتي كه به كلاس سوم رفتم، نماز را بلد بودم و جشن تكليف برايم گرفتند. من از آن روز به بعد، نمازم را ترك نكردم و هميشه نماز خواندم. من هميشه با مادرم به نماز جماعت مي رويم. من همه ي نمازهايم را تا به حال خوانده ام. من هنوز هم همه ي روزه هايم را مي گيرم



[ صفحه 154]



و نمازهايم را هم سر وقت مي خوانم. [1] .


پاورقي

[1] اولين نمازي كه خوانده ام. خاطره ي شيرين رنجبر از اصفهان، ص 12.


بازگشت