نماز شب در سن جواني


اكثر آشنايان اين طور نقل مي كنند كه امام خميني از سن جواني نماز شب و تهجد جزو برنامه هايشان بود. از وقتي ايشان را شناختم. شاهد اين قضيه بوده ام، وقتي در ظلمت و تاريكي نيمه شب آهسته وارد اتاق مي شدم معاشقه ي امام با خدا را احساس مي كردم. با چنان خضوع و خشوعي نماز مي خواندند و قيام و ركوع و سجود مي كردند كه حقا وصف ناپذير است.

اصلا نمي توانم راجع به آن لحظات صحبت كنم. تنها احساس مي كردم كه در دل شب، با آن خضوع و خشوع با چشمان اشكبار، به راز و نياز با خدا مشغولند. بايد بگويم كه در آن لحظات با معشوق حقيقي خودشان معاشقه مي كردند. با ديدن اين لحظات، با خودم فكر مي كردم كه شب امام حقيقتا ليلة القدر است. اين حالات امام نه



[ صفحه 149]



يك شب و دو شب، بلكه يك عمر برقرار بود. چون مي گويند كه از جواني اين كار جزو برنامه هايشان بوده است. اين را من به خصوص از رمضان سال قبل از رحلتشان خوب به ياد دارم. بعضي وقت ها، هر بار به دليلي، نزد ايشان مي رفتم و سعادت پيدا مي كردم كه با ايشان نماز بخوانم. وارد اتاق مي شدم، مي ديدم كه قيافه شان كاملا برافروخته است و چنان اشك ريخته اند كه دستمال كفاف اشكشان را نمي داد و كنار دستشان حوله مي گذاشتند. ايشان شب ها چنين حالتي داشتند و اين واقعا معاشقه بود. [1] .


پاورقي

[1] امام در سنگر نماز، ص 68 - 69.


بازگشت