نماز پسران مسلم


طفلان مسلم پس از اسير شدن به دست حارث، به سوي رودخانه برده شدند تا آنجا به شهادت برسند، سه پيشنهاد شجاعانه كردند. بدين صورت:



[ صفحه 145]



1- گفتند: ما را نكش و ما را اين طوري به نزد ابن زياد ببر.

2- يا ما را مثل غلامان در بازار بفروش.

3- و اما چنانچه قصد كشتن ما را داري، اجازه بده چند ركعت نماز بخوانيم. حارث تنها شرط سوم را قبول كرد و گفت: هر چقدر مي خواهيد نماز بخوانيد، اگر به حال شما سود دارد.

كودكان چهار ركعت نماز خواندند، سپس دست ها را به سوي آسمان بلند كرده و گفتند: «يا حي يا حكيم يا احكم الحاكمين احكم بيننا و بينه بالحق؛ اي خداي زنده و حكيم! اي كسي كه حاكم ترين حاكمان هستي! فوري بين ما و اين شخص به حق دادرسي كن».

بعد از آن اضافه كردند كه اگر نمي گفتي از مرگ مي ترسند، نمازمان را زياد مي خوانديم. بعد از نماز، آن ملعون هر دو را به شهادت رسانيد. [1] .


پاورقي

[1] سوگنامه ي آل محمد (ص)، ص 196.


بازگشت