فلسفه ي وضو


در سخني زيبا از امام هشتم عليه السلام چنين مي خوانيم:

خداوند دستور به وضو فرمود تا انسان هنگام حضور در مقابل او، پاك و پاكيزه باشد و در برابر فرمانش فرمانبر و دور از هرگونه نجاست و پليدي گردد. اين از يك سو، از سوي ديگر وضو سبب مي گردد تا كسالت و چرت از چهره زدوده شود و طراوت و شادابي و پاكدلي و پاكيزگي در جسم و جان پديد آيد.

در وضو، شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها ضرورت دارد؛ زيرا اين اعضا، اعضايي هستند كه در نماز به كار گرفته مي شوند، چه اين كه نمازگزار با صورت به سجده مي رود و خضوع مي نمايد، دست ها را به سوي خداوند بلند مي كند و خواستار برآورده شدن حاجات خود مي شود با سرش خضوع و خشوع مي كند و در برابر حضرت حق ركوع مي نمايد و در هنگام سجده، پيشاني بر زمين مي سايد، و با قدم هايش برمي خيزد و مي نشيند و فرمان خداي را به جاي مي آورد.

و فرمان به غسل از جنابت داد؛ زيرا كه جنابت از تمام اعضا و اندام انسان نشأت مي گيرد، برخلاف قضاي حاجت كه چنين نيست.



[ صفحه 66]



شستشوي ظاهر بدن به هنگام غسل و وضو، صورت ظاهر طهارت است و با شستن اين اعضا بايد دست به شستشوي باطن و قلب زد كه باطن مورد عنايت و توجه حضرت حق است. چه اين كه، خداوند به صورت هاي شما نگاه نمي كند، بلكه به قلوب و سيرت ها مي نگرد. [1] .


پاورقي

[1] خلوتگه راز، ص 223 و 224.


بازگشت