دعاي بين هر دو ركعت نماز شب


سنت است كه ميانه ي هر دو ركعت از هشت [ركعت] نماز شب اين دعا را بخواني:

«اللهم اني اسألك و لم يسئل مثلك و انت موضع مسألة السائلين، و منتهي رغبة الراغبين، ادعوك و لم يدع مثلك، وارغب اليك و لم يرغب الي مثلك، و انت مجيب دعوة المضطرين، وارحم الراحمين.»

خداوندا! از تو درخواست مي كنم و از كسي به مانند تو درخواست نمي شود، و تو جايگاه درخواست سائلين و منتهاي رغبت راغبيني، تو را مي خوانم و كسي به مانند تو خوانده نشده، و به سوي تو مايلم و به كسي چون تو مايل نشوند، و تو پاسخ گوي دعاي درماندگان، و مهربانترين مهرباناني.

«اسالك بافضل المسائل و انجحها و اعظمها، و يا الله يا رحمن يا رحيم، و باسمائك الحسني، و امثالك العليا، و نعمك التي، لا تحصي، و باكرم اسمائك و احبها اليك، و اقربها منك وسيلة، و اشرفها عندك منزلة، و اجز لها لديك ثوابا، و اسرعها في الامور اجابة، و باسمك المكنون الاكبر الاعز الاجل الاعظم الاكرم، الذي تحبه و تهواه، و ترضي به عمن دعاك به، و استجبت له دعاءه، و حق عليك ان لا ترد سائلك، و بكل اسم هو لك في التوراة و الانجيل و الزبور والفرقان



[ صفحه 141]



العظيم، و بكل اسم دعاك به حملة عرشك و ملائكتك، و انبياؤك و رسلك، و اهل طاعتك من خلقك، ان تصلي علي محمد و آل محمد، و ان تعجل فرج وليك و ابن وليك، و تعجل خزي اعدائه، و ان تفعل بي كذا و كذا.» به جاي «تعفل بي كذا و كذا» بايد حاجت خود را گفت.

به برترين درخواستها و رواترين و بزرگترين آنها اي الله اي رحمن، اي رحيم، و به نامهاي نيكوتر و نمونه هاي برتر و نعمتهاي بي شمارت، و به گرامي ترين نامهايت و محبوبترين آنها در نزدت و نزديكترين آنها به تو از نظر وسيله بودن، و شريفترين آنها از نظر مقام و منزلت، و فراوان ترين آنها از نظر پاداش، و سريع ترين آنها در امور از نظر اجابت، و به آن نام پوشيده و بزرگتر و عزيزتر و جليل تر و عظيم تر و گرامي ترت همان كه محبوبش داري و بدان مايلي و از هر كس كه تو را بدان بخواند، خشنود شوي و دعايش مستجاب كني و تو را سزد كه سائل خود را محروم نسازي، و به هر نامي كه براي تو در تورات و انجيل و زبور و فرقان عظيم موجود است، و به هر نامي كه حاملان عرش و فرشتگان و پيامبران و رسولان و اهل اطاعت تو از مخلوقات تو را بدان مي خوانند، از تو مي خواهم كه بر محمد و آل محمد درود فرستي و در فرج ولي و فرزند ولي خود و خواري و زبوني دشمنانش تعجيل فرمايي و برايم چنين و چنان كني.

بعد از آن حاجت خود را بخواه، و تسبيح فاطمه ي زهرا - صلوات الله عليها - به جاي آر، و بعد از تسبيح، هر دعايي كه خواسته باشي بخوان، و بعد از آن دو سجده ي شكر كن، و بهتر آن است كه در يكي از آن دو سجده اين دعا را كه منسوب است به امام زين العابدين (ع) بخواني:



[ صفحه 142]



«الهي و عزتك و جلالك و عظمتك، و لو اني منذ بدعت فطرتي من اول الدهر عبدتك دوام خلود ربوبيتك، بكل شعره في كل طرفة عين، سرمد الابد بحمد الخلايق و شكرهم اجمعين، لكنت مقصرا في بلوغ اداء شكر خفي نعمة من نعمك علي و لو اني كربت معادن حديد الدنيا بانيابي و حرثت ارضيها باشفار عيني و بكيت من خشيتك مثل بحور السموات و الارضين دما و صديدا لكان ذلك قليلا في كثير ما يجب من حقك علي.»

خداي من! به عزت و جلال و عظمتت سوگند اگر از همان روزهاي آغازين دهر كه آفرينش مرا آغاز كردي تا آنگاه كه ربوبيت تو دوام دارد و جاويد است به هر تار مويي و در هر چشم بهم زدني و تا ابد كه پاياني ندارد با ستايش و سپاس تمامي آفريدگان به عبادت و پرستش تو پردازم، تازه در اداي ناديده ترين نعمت از نعمتهايت، كه به من ارزاني داشته اي نارسا خواهم بود. و چنانچه كانهاي آهن دنيا را با دندانهايم بكاوم، و سرزمين آن را با پلكهايم شخم زنم، و از ترس تو به مانند درياهاي آسمانها [1] و زمينها چرك و خون از ديده ببارم، هر آينه در برابر آن همه حقوقي كه بر عهده ام داري، بسي ناچيز است.

«و لو انك عذبتني بعد ذلك بعذاب الخلايق اجمعين، و عظمت للنار خلقي و جسمي، و ملأت طبقات جهنم مني حتي لا يكون في النار معذب غيري، و لا يكون لجهنم حطب سواي، لكان ذلك بعدلك علي قليلا في كثير ما استوجبه من عقوبتك.»



[ صفحه 143]



و اگر تو - اي خداي من - پس از اينها همه به عذاب تمامي خلايق عذابم كني، و آفرينش و جسمم را براي چشيدن آتش، بزرگ و نيرومند سازي و طبقات دوزخ را از وجود من پر سازي تا ديگر معذبي جز من نماند و هيزمي براي آن جز من نباشد، همه ي اينها به عدالت تو درباره ي من است و اندكي از استحقاقي است كه نسبت به عذابت پيدا كرده ام.


پاورقي

[1] مراد از آن آبهايي است كه بر دوش ابرها آماده ي بارش است.


بازگشت