چگونگي تشريع اذان


قرآن

(اي كساني كه ايمان آورده ايد! هرگاه براي نماز روز جمعه ندا داده شد، به سوي ذكر خدا بشتابيد و داد و ستد را واگذاريد. اين براي شما بهتر است، اگر بدانيد).

حديث

1. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: نخستين كسي كه در آسمان اذان گفت، جبرئيل عليه السلام بود.

2. امام علي عليه السلام: در شبي كه پيامبر خدا به معراج برده شد، اذان به او آموخته شد و نماز بر او واجب گرديد.

3. امام علي عليه السلام: چون آموختن اذان به پيامبر خدا آغاز گرديد، جبرئيل عليه السلام براق [1] را آورد. براق در برابر پيامبر صلي الله عليه و آله چموشي كرد. جبرئيل عليه السلام به او گفت: «آرام بگير، اي براق؛ زيرا [تاكنون] كسي بر تو سوار نشده كه نزد خداوند، گرامي تر از ايشان باشد». پس براق، آرام گرفت.

پيامبر خدا فرمود: «بر براق نشستم تا به حجابي رسيدم كه خداي رحمان، پروردگار ما عزوجل، در پس آن بود. [2] در اين هنگام، فرشته اي از پس حجاب در آمد و گفت: الله أكبر، الله أكبر.

گفتم: اي جبرئيل! اين فرشته ي ارجمند كيست؟

جبرئيل عليه السلام گفت: سوگند به آن كه تو را به نبوت مفتخر ساخت، تا پيش از اين لحظه اين فرشته را نديده بودم!

فرشته گفت: الله أكبر، الله أكبر.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست مي گويد. من بزرگ ترم، من بزرگ ترم».

پيامبر خدا فرمود: «آن فرشته گفت: أشهد أن لا اله الا الله، أشهد أن لا اله الا الله.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست مي گويد. منم و معبودي [راستين]، جز من نيست».

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «فرشته گفت: أشهد أن محمداً رسول الله، أشهد أن محمداً رسول الله.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست مي گويد، من، محمد را به پيامبري فرستادم».

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «فرشته گفت: حي علي الصلاة، حي علي الصلاة.

از پس حجاب، ندا آمد: «بنده ام راست مي گويد و او (آن فرشته) به عبادت من، دعوت كرد».

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «فرشته گفت: حي علي الفلاح، حي علي الفلاح.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست مي گويد، و او (آن فرشته) به عبادت من، دعوت كرد».

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «فرشته گفت: حي علي خير العمل، حي علي خير العمل.

از پس حجاب، ندا آمد: بنده ام راست مي گويد و او (آن فرشته) به عبادت من، دعوت كرد. هر آن كس كه بر آن (عبادت من) مواظبت كرد، رستگار شد».

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «در آن روز، خداي متعال، برتري مرا بر اولين و آخرين [انسان ها] به كمال رساند».

4. امام باقر عليه السلام: پيامبر خدا، در شبي كه به آسمان برده شد، به بيت المعمور [3] رسيد و وقت نماز شد. در اين هنگام، جبرئيل عليه السلام اذان و اقامه گفت. سپس پيامبر خدا جلو ايستاد و فرشتگان و پيامبران، پشت سر محمد صلي الله عليه و آله [براي نماز] صف كشيدند.

5. تهذيب الأحكام - به نقل از زراره -: امام باقر عليه السلام فرمود: «پيامبر خدا، در شبي كه به معراج برده شد، چون به بيت المعمور رسيد، وقت نماز شد. پس، جبرئيل عليه السلام اذان و اقامه گفت. سپس پيامبر خدا جلو ايستاد و فرشتگان و پيامبران، پشت سر پيامبر خدا صف كشيدند».

به امام باقر عليه السلام گفتيم: چگونه اذان گفت؟

فرمود: «الله أكبر، الله أكبر. أشهد أن لا اله الا الله، أشهد أن لا اله الا الله. أشهد أن محمداً رسول الله، أشهد أن محمداً رسول الله. حي علي الصلاة، حي علي الصلاة. حي علي الفلاح، حي علي الفلاح. حي علي خير العمل، حي علي خير العمل. الله أكبر، الله أكبر، لا اله الا الله، لا اله الا الله.

اقامه نيز به همين سان، با اين تفاوت كه در اقامه، بين «حي علي خير العمل، حي علي خير العمل» و «الله أكبر، الله أكبر»، جمله ي «قد قامت الصلاة، قد قامت الصلاة» هست. [4] .

پس، پيامبر خدا بلال را مأمور گفتن اذان كرد و از آن پس، بلال، تا زماني كه پيامبر خدا رحلت كرد، اين اذان را مي گفت».

6. امام صادق عليه السلام: چون پيامبر خدا به معراج برده شد و وقت نماز فرارسيد، جبرئيل عليه السلام اذان گفت. چون گفت: «الله أكبر، الله أكبر»، فرشتگان گفتند: الله أكبر، الله أكبر.

چون گفت: «أشهد أن لا اله الا الله»، فرشتگان گفتند: شريكان را كنار زد.

چون گفت: «أشهد أن محمداً رسول الله»، فرشتگان گفتند: [همان] پيامبري كه برانگيخته شد.

چون گفت: «حي علي الصلاة»، فرشتگان گفتند: به عبادت پروردگارش ترغيب كرد.

چون گفت: «حي علي الفلاح»، فرشتگان گفتند: كسي كه از او پيروي كرد، رستگار شد.

7. امام صادق عليه السلام: زماني كه جبرئيل عليه السلام اذان را بر پيامبر خدا فرود آورد، سر ايشان در دامن علي عليه السلام بود. پس، جبرئيل عليه السلام اذان و اقامه گفت. چون پيامبر خدا بيدار شد، فرمود: «اي علي! شنيدي؟»

گفت: آري.

فرمود: «حفظ كردي؟».

گفت: آري.

فرمود: «بلال را صدا بزن و آن را به او بياموز».

پس، علي عليه السلام بلال را فراخواند و اذان را به او تعليم داد. [5] .


پاورقي

[1] براق، حيواني است كه پيامبر صلي الله عليه و آله با آن به معراج رفت و كوچك تر از قاطر و بزرگ تر از الاغ بود (مجمع البحرين: ماده ي «برق»).

[2] اشاره به موقعيتي ويژه از قرب الهي است، و گرنه خداوند متعال مكان ندارد و بيرون از مكان و زمان است.

[3] در تفاسير آمده است كه بيت المعمور، خانه اي است در آسمان كه درست در بالاي كعبه، قرار دارد و روزي هفتاد هزار فرشته وارد آن مي شوند و از آن خارج مي گردند و ديگر به سوي آن باز نمي آيند (تاج العروس: ج 7 ص 266 «عمر»). معمور، به معناي مسكوني (داراي جمعيت) است و آباداني اش به انبوه فرشتگاني است كه به آن رفت و آمد دارند (مجمع البحرين: ج 2 ص 1269 «عمر»).

[4] و با تفاوت ديگري در تكرار بند آخر؛ (ر. ك: فصل دوم: بندهاي اذان).

[5] اين روايت با روايت شماره ي 2 متفاوت به نظر مي رسد. مي توان روايت دوم را ناظر به تعليم و تعلم اذان دانست و اين روايت را ناظر به تشريع و قرار دادن آن جزو شعاير ديني.


بازگشت