سوره قدر


(2) بسم الله الرحمن الرحيم

(3) انا انزلناه

(3) همانا، فرو فرستاديم (قرآن) را،

(4) في ليلة القدر

(4) در شب قدر.

(5) و ما ادريك

(5) و چه چيز دانا كرد تو را، تا داني،

(6) ما ليلة القدر

(6) چيست شب قدر، يعني شب با عز و شرف كه هر كه در آن عبادت كند، عزيز و شريف گردد، يا عمل خيري كه در آن واقع شود، نزد خداي، بس با قدر بود يا تو را كه (پيغمبر)ي و ساير ائمه معصومين (ع) را كه اوصياي تواند فتوحات وافره و فيوضات متواتره دست دهد؟

(7) ليلة القدر خير من الف شهر

(7) شب (قدر) بهتر است از هزار ماه



[ صفحه 43]



«بني اميه» كه بعد از تو به حكومت رسند و ايشان را شب قدري نباشد و اهل بيت تو را در اين شب، قدرها و قرب هاست و شيعيانشان را نيز بركت ها رسد و كرامت ها دست دهد.

(8) تنزل الملائكة و الروح

(8) فرود مي آيند فرشتگان و روح، بر «امام عصر» عليه السلام.

(9) فيها

(9) در اين شب

(10) باذن ربهم

(10) به فرمان آفريدگارشان.

(11) من كل امر

(11) از هر امري كه بندگان را در كار است، از امور دينيه و دنيويه.

(12) سلام

(12) پيوسته مبارك و پي در پي بركت است.

(13) هي

(13) اين شب.

(14) حتي مطلع الفجر

(14) تا دميدن سپيده - از شامگاه تا بامگاه - بر هر كه حق تعالي توفيق درك و دريافت آن را داده است از بهترين بندگاني كه به سبب صفاي روح و فضيلت فكر و حسن عمل برگزيده است ايشان را و اراده كرده است كه بر بعض امور مقضيه و مقتضيه مطلع شوند.

(1) از اهل بيت (عليهم السلام) منقول است كه در نمازهاي فريضه، بهترين سوره كه بعد از (فاتحه) خوانده شود، سوره (قدر و توحيد) است. بدان كه: قدر سوره (قدر) را، غير از شيعه نداند، از حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) منقول است كه فضيلت كسي كه بصير به تفسير اين سوره بوده و اعتقاد به مفاد آن داشته باشد - بر كسي كه مثل او نباشد - فضيلت (روشني) است بر تاريكي. و در كتاب (من لا يحضره الفقيه) است كه: اولي آن است كه در ركعت



[ صفحه 44]



اول - بعد از حمد - سوره (قدر) خوانده شود كه در آن اشارتي از مقام قدسي پيغمبر و اهل بيت اوست (سلام الله عليهم) پس نمازگذار را بايد، كه محض تقرب به خداي (عزوجل) ايشان را وسيله سازد، چه به سبب آنان به معرفت او (جل جلاله) رسيده است و در ركعت دوم (سوره توحيد) كه در عقب آن دعا (كه همان قنوت است) مستجاب گردد و در كتاب (كافي) روايتي به عكس اين نقل شده است و بنابراين عمل به هركدام - كه كنند - نيكوست. (ابوعلي بن راشد) گويد: كه خدمت (حضرت امام علي نقي (ع) مشرف شدم و گفتم: فدايت شوم، (محمد بن الفرج) را تعليم كرده اي، كه فاضل ترين سوره اي را كه در فرائض خوانده شود (قدر و توحيد) است و مرا به علت قلت [1] و قصر [2] كلام و آيات و سرعت اتمام صلاة، دل تنگ گردد، فرمود: دل تنگ مدار كه به خدا قسم، فضيلت در اين دو سوره است.

سوره قدر: گويند كه حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) شبي به خواب ديدند كه (بني اميه) بر منبر او بالا مي رفتند به صورت بوزينگان! و مردمان را واپس مي راندند. آن حضرت از اين رؤيا اندوهگين شدند. حق تعالي اين سوره را فرو فرستاد: (به متن از رديف 2 مراجعه شود).

(4) يعني اندازه نهادن، و آن شبي است كه حق (سبحانه و تعالي) در آن تقدير كند و اندازه نهد هر آنچه را كه در آن سال خواهد آمد و گفته اند كه مراد از اين آيت، آن كه ابتداي نزول (قرآن) در آن شب بوده يا تمام (قرآن) در آن شب از «لوح محفوظ» صادر شده و پس از آن جبرئيل آن را در مدت بيست و سه سال، آيه آيه، سوره سوره، به حسب مصالح و موارد، نازل ساخته. و از اهل بيت (عليهم السلام) گفته اند كه در شب قدر، (ملائكه) نازل مي شوند و تمامي احكام و امور كليه و جزئيه بندگان را تا شب قدر سال ديگر، بر معصوم (عليه السلام) عرضه مي دارند، بدان گونه كه: اگر (پيغمبر) است بر سبيل وحي بر جزء و كل آگاه گردد (و فرشته را نيز رؤيت كند) و اگر (وصي پيغمبر)



[ صفحه 45]



است به طريق «تحديث» چنان كه (فرشته) با وي سخن گويد و آوازش بشنود (ولي او را نبيند) و اين علوم كه در آن شب، ايشان را حاصل شود، تفصيل و بيان آن علمي است كه قبل از آنش بر سبيل اجمال مي دانسته اند.

(7) (قاسم بن فضل) گفت كه: ما شمرديم مدت تسلط (بني اميه) را، «هزار ماه بود» نه يك روز كم و نه يك روز بيش! و حكمت در اخفاء و ابهام اين شب به سبب قدر گذاشتن و مغتنم داشتن همه شب هاي محتمله است با شب زنده داري آن، به ذكر و احياء آن به عبادت، يا آن كه در واقع آن را شبي معين نيست، بلكه متبدل شود در ليالي سنه.



اي خواجه چه جوئي ز شب قدر نشاني

هر شب، شب قدر است اگر قدر بداني



(14) و اين معني نيز از (صحيفه سجاديه) دعاي دخول ماه رمضان، مستفاد مي شود و در كافي نيز از آن حضرت نقل شده كه، معني آن كه: سلام مي كنند بر تو اي (محمد - صلي الله عليه واله وسلم) ملائكه و روح از نخستين وقتي كه نازل مي شوند تا طلوع صبح.



[ صفحه 46]




پاورقي

[1] كمي، ضد كثرت.

[2] نماز دو ركعتي را چهار ركعت خواندن.


بازگشت