آباد كردن مسجد، به حضور در آن است


قرآن

(انما يعمر مساجد الله من ءامن بالله و اليوم الآخر و أقام الصلوة و ءاتي الزكوة و لم يخش الا الله فعسي اولئك أن يكونوا من المهتدين؛ [1] تنها كسي كه به خدا و روز رستاخيز، ايمان آورده است، مساجد خدا را آباد مي كند، و نماز بر پا مي دارد و زكات مي پردازد، و جز از خدا نمي ترسد. اميد است كه چنين گروهي از هدايت يافتگان باشند).

حديث

65. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: هر گاه ديديد كه مردي پيوسته به مسجد مي رود، به ايمان او گواهي دهيد. خداوند متعال فرمود: (انما يعمر مساجد الله من ءامن بالله و اليوم الآخر؛ تنها كسي كه به خدا و روز رستاخيز، ايمان آورده است، مساجد خدا را آباد مي كند). [2] .



[ صفحه 48]



66. امام علي عليه السلام: پيامبر خدا به من آموخت كه هر گاه جامه ي نويي بر تن كردم، بگويم: «سپاس، خدايي را كه لباسي به من پوشاند كه در ميان مردم با آن، خود را بيارايم. پروردگارا! جامه اي با بركت قرارش ده تا در آن براي رضايت تو بكوشم و به آباد ساختن مسجدهايت بپردازم». [3] .

67. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: پروردگارا! اين، ماه رمضان است كه در آن، قرآن را براي هدايت مردم همراه با نشانه هاي روشن هدايت و وسيله ي تشخيص حق از باطل، فرو فرستادي. در آن، ما را به آباد كردن مسجدها و دعا و روزه و نماز، فرمان دادي و اجابت را برايمان تضمين فرمودي. [4] .

68. مكارم الأخلاق - به نقل از ابوذر -: در نيم روزي حضور پيامبر خدا رفتم... گفتم: اي پيامبر خدا! پدر و مادرم فدايت! به من سفارشي فرما كه خداوند، مرا بدان سود بخشد...

فرمود: «هر كه به فراخوان خدا، پاسخ مثبت دهد و آباداني مسجدهاي خدا را نيكو به انجام رساند، پاداش او از سوي خدا، بهشت خواهد بود».

گفتم: پدر و مادرم فدايتان، اي پيامبر خدا! مسجدهاي خدا چگونه آباد مي شوند؟

فرمود: «در آنها صداها بلند نمي گردند، در بيهودگي غوطه ور نمي شوند



[ صفحه 49]



و خريد و فروش، صورت نمي پذيرد. پيوسته در مسجد، [كارهاي] بيهوده را رها ساز. پس اگر چنين نكردي، در روز رستاخيز، جز خويشتن را ملامت مكن». [5] .

69. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: بر هر يك از شما، تا زماني كه در مسجد است، همواره فرشتگان درود مي فرستند و مي گويند: خداوندا! او را ببخشا. خداوندا! مورد رحمت خويش قرارش ده. [6] .

70. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: هر يك از شما، زماني كه در مسجد است، تا وقت بيرون رفتن از آن، پيوسته در نماز است. [7] .

71. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: نشستن مؤمن در مسجد، به منزله ي آمادگي مداوم او براي نبرد با دشمن است. [8] .

72. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: پنج چيز، از عبادت است: كم خوردن، نشستن در مسجدها.... [9] .

73. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در سفارش ايشان به ابوذر -: اي ابوذر! تا زماني كه در مسجد نشسته اي، خداي متعال براي هر نفسي كه مي كشي، درجه اي در بهشت



[ صفحه 50]



ارزاني ات مي كند و فرشتگان، بر تو درود مي فرستند و برابر هر نفسي كه مي كشي، ده نيكي نوشته مي شود و ده بدي از تو پاك مي گردد. [10] .

74. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: نشستن در مسجد به انتظار نماز، عبادت است. [11] .

75. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: آن كه در مسجد به انتظار نماز نشسته، گويي در فرمان برداري است و تا زماني كه به خانه اش باز گردد، در شمار نمازگزاران نوشته مي شود. [12] .

76. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: بنده، تا زماني كه در مسجد انتظار نماز را مي كشد، پيوسته در نماز است. [13] .

77. امام صادق عليه السلام: پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «به انتظار نماز در مسجد نشستن، عبادت است تا زماني كه ناروايي پديد نياورد».

گفته شد: اي پيامبر خدا! چه ناروايي؟

فرمود: «غيبت كردن». [14] .



[ صفحه 51]



78. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: مردي از شما نيست كه پاكيزه از خانه اش بيرون رود و آن گاه با مسلمانان نماز بگزارد و سپس در جايگاه خود به انتظار نماز ديگر بنشيند، مگر آن كه فرشتگان مي گويند: خدايا! او را ببخشا. خداوندا! او را رحمت فرما. [15] .

79. تهذيب الأحكام - به نقل از عثمان بن مظعون -: به پيامبر خدا گفتم: اي پيامبر خدا! بر آنم تا چيزهايي را از شما بپرسم.

فرمود: «اي عثمان! آنها چيستند؟».

گفتم: مي خواهم به رهبانيت، رو آورم (ترك دنيا كنم).

فرمود: «اي عثمان! چنين مكن؛ زيرا رهبانيت امت من، نشستن در مسجدها و انتظار كشيدن نمازي در پي نماز ديگر است». [16] .

80. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: هفت گروه، در سايه ي عرش خداي عز و جل هستند، آن روز كه هيچ سايه اي بجز سايه ي او وجود ندارد:... و كسي كه از مسجد خارج شود و نيتش آن باشد كه دوباره بدان باز گردد. [17] .

81. امام علي عليه السلام: مسجد، از ويراني خود نزد پروردگارش زبان به شكايت مي گشايد و از ديدن آبادكننده اش كه مدتي از او دور بوده و اكنون باز گشته،



[ صفحه 52]



شاد مي شود، همان گونه كه هر يك از شما از رسيدن كسي كه از او دور بوده، شادمان مي گردد. [18] .

82. امام علي عليه السلام: نشستن در مسجد نزد من، از نشستن در بهشت،نيكوتر است؛ زيرا در بهشت، خشنودي من فراهم است و در مسجد، خشنودي پروردگار من. [19] .

83. امام علي عليه السلام: نشستن در مسجد، پس از سپيده دم تا برآمدن آفتاب براي پرداختن به ياد خداي سبحان، بيش از جستجوي روزي در همه سوي زمين، مايه ي گشايش روزي است. [20] .

84. امام علي عليه السلام:

هرگز كسي كه مساجد را آباد مي سازد

و در آنها با ركوع و سجود،

شب را به سر مي آورد،

با كسي كه به گونه اي ستيزه جويانه باز مي گردد

و خود را از گرد و غبار مسجد، دور نگه مي دارد، برابر نيست. [21] .

85. امام حسن عليه السلام: اهل مسجد، ديداركنندگان خدايند و بر ديدار شونده است كه به ديدار كننده اش هديه بدهد. [22] .



[ صفحه 53]



86. امام حسن عليه السلام: سه كس در همسايگي خداي متعال اند: كسي كه تنها براي خدا وارد مسجد شود، كه چنين كسي تا زمان بازگشت، ميهمان خداي متعال است؛ و كسي كه فقط براي خدا به ديدار برادر مسلمانش برود، كه چنين فردي تا وقت بازگشت از نزد او، از ديداركنندگان خداي متعال است؛ و كسي كه تنها براي خدا ره سپار حج يا عمره شود، كه چنين فردي تا زمان بازگشت نزد خانواده اش، از باريافتگان نزد خداوند است. [23] .

87. امام صادق عليه السلام: خدمتكار علي بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام، ايشان را در شبي سرد، ملاقات كرد، در حالي كه جامه و ردا و عمامه اي از خز پوشيده و خود را با عطري، خوش بو كرده بود. گفت: فدايت شوم! چنين ساعتي و با اين وضع، ره سپار كجايي؟

امام عليه السلام فرمود: «به مسجد جدم پيامبر خدا مي روم تا از خداي عز و جل حوريان را خواستگاري كنم». [24] .

88. امام باقر عليه السلام: هر گاه براي نمازت ره سپار شدي، بگو: «... خداوندا! مرا از زيارت كنندگان خانه ات و آبادگران مسجدهايت قرار ده». [25] .

89. امام صادق عليه السلام: همراه كسان خود، در مسجد حاضر شويد. [26] .



[ صفحه 54]




پاورقي

[1] سوره ي توبه: آيه ي 18.

[2] سنن الترمذي: ج 5 ص 277 ح 3093، سنن ابن ماجة: ج 1 ص 263 ح 802، سنن الدارمي: ج 1 ص 295 ح 12032، مسند ابن حنبل: ج 4 ص 137 ح 11651، صحيح ابن حبان: ج 5 ص 6 ح 1721، المستدرك علي الصحيحين: ج 1 ص 332 ح 770، صحيح ابن خزيمة: ج 2 ص 379 ح 1502، السنن الكبري: ج 3 ص 93 ح 4988 همگي به نقل از ابوسعيد خدري؛ عوالي اللآلي: ج 2 ص 32 ح 79.

[3] الكافي: ج 6 ص 458 ح 2 به نقل از سكوني از امام صادق عليه السلام، الأمالي، صدوق: ص 338 ح 398 به نقل از سكوني از امام صادق از پدرانش عليهم السلام، الجعفريات: ص 224 به نقل از اسماعيل از پدرش امام كاظم از پدرانش عليهم السلام، روضة الواعظين: ص 338.

[4] البلد الأمين: ص 198، بحارالأنوار: ج 98 ص 78 ح 2.

[5] مكارم الأخلاق: ج 2 ص 374 - 363 ح 2661، تنبيه الخواطر: ج 2 ص 61، أعلام الدين: ص 198، بحارالأنوار: ج 77 ص 85 ح 3.

[6] المصنف، عبدالرزاق: ج 1 ص 580 ح 2210 به نقل از ابوهريره، كنزالعمال، ج 7 ص 324 ح 19084.

[7] مسند ابن حنبل: ج 4 ص 86 ح 11385 و ص 109 ح 11512 هر دو به نقل از وابسته ي ابوسعيد خدري، كنزالعمال: ج 7 ص 507 ح 19993.

[8] مسند الشهاب: ج 1 ص 75 ح 68 به نقل از موسي بن ابراهيم مروزي از امام كاظم از پدرانش عليهم السلام، الفردوس: ج 3 ص 87 ح 4246 به نقل از امام علي عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله، كنزالعمال: ج 15 ص 305 ح 41132؛ مشكاة الأنوار: ص 358 ح 1160 به نقل از امام صادق عليه السلام.

[9] الفردوس: ج 2 ص 195 ح 2969 به نقل از ابوهريره، كنزالعمال: ج 15 ص 880 ح 43493.

[10] مكارم الأخلاق: ج 2 ص 374 ح 2661 به نقل از ابوذر، بحارالأنوار: ج 77 ص 85 ح 3.

[11] دعائم الاسلام: ج 1 ص 148 به نقل از امام صادق عليه السلام؛ الفردوس: ج 2 ص 124 ح 2645 به نقل از اسامة بن زيد، كنزالعمال: ج 7 ص 651 ح 20743.

[12] مسند ابن حنبل: ج 6 ص 150 ح 17466، مسند أبي يعلي: ج 2 ص 308 ح 1741، الزهد، ابن المبارك: ص 139 ح 410، تاريخ بغداد: ج 2 ص 229 همگي به نقل از عقبة بن عامر، كنزالعمال: ج 7 ص 568 ح 20295.

[13] صحيح البخاري: ج 1 ص 76 ح 174 به نقل از ابوهريره، سنن النسائي: ج 2 ص 56، مسند ابن حنبل: ج 8 ص 428 ح 22875، صحيح ابن حبان: ج 5 ص 47 ح 1751، المعجم الكبير: ج 6 ص 203 ح 6011 و 6012 همگي به نقل از سهل ساعدي، كنزالعمال: ج 7 ص 650 ح 20735.

[14] الكافي: ج 2 ص 357 ح 1، الأمالي، صدوق: ص 506 ح 698 هر دو به نقل از سكوني،تحف العقول: ص 47، كشف الريبة: ص 11، الجعفريات: ص 33 به نقل از اسماعيل از پدرش امام كاظم از پدرانش عليهم السلام، روضة الواعظين: ص 515، بحارالأنوار: ج 75 ص 249 ح 17.

[15] مسند ابن حنبل: ج 4 ص 7 ح 10994 صحيح ابن حبان: ج 2 ص 128 ح 402، المستدرك علي الصحيحين: ج 1 ص 305 ح 689، صحيح ابن خزيمة: ج 1 ص 185 ح 357، السنن الكبري: ج 2 ص 26 ح 2265، مسند أبي يعلي: ج 2 ص 121 ح 1350، مسند عبد بن حميد: ص 303 ح 984 همگي به نقل از ابوسعيد خدري، كنزالعمال: ج 15 ص 836 ح 43325؛ الأمالي، صدوق: ص 400 ح 516 به نقل از ابوسعيد خدري، بحارالأنوار: ج 80 ص 301 ح 2.

[16] تهذيب الأحكام: ج 4 ص 190 ح 541، بحارالأنوار: ج 83 ص 381؛ شرح السنة: ج 2 ص 125 ح 485 به نقل از سعد بن مسعود، مشكاة المصابيح: ج 1 ص 225 ح 724 هر دو تقريباً با همان الفاظ.

[17] الخصال: ص 343 ح 8 به نقل از ابن عباس، بحارالأنوار: ج 74 ص 353 ح 28.

[18] دعائم الاسلام: ج 1 ص 148، بحارالأنوار: ج 83 ص 380 ح 48.

[19] ارشاد القلوب: ص 218، عدةالداعي: ص 194، بحارالأنوار: ج 83 ص 362 ح 16.

[20] غررالحكم: ح 2127، الخصال: ص 612 ح 10 به نقل از ابوبصير و محمد بن مسلم از امام صادق از پدرانش عليهم السلام، تحف العقول: ص 101، بحارالأنوار: ج 10 ص 90 ح 1.

[21] ديوان امام علي عليه السلام: ص 218، بحارالأنوار: ج 20 ص 243.

[22] ارشاد القلوب: ص 77.

[23] تنبيه الغافلين: ص 303 ح 428.

[24] الكافي: ج 6 ص 517 ح 5، بحارالأنوار: ج 46 ص 59 ح 13.

[25] الكافي: ج 3 ص 445 ح 12، تهذيب الأحكام: ج 2 ص 123 ح 467، و هر دو به نقل از زرارة، بحارالأنوار: ج 87 ص 188 ح 5، و ر. ك: كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 240 و مكارم الأخلاق، ج 2 ص 61 ح 2147.

[26] الكافي: ج 2 ص 635 ح 3 به نقل از حبيب خثعمي، مشكاةالأنوار: ص 333 ح 1055، وسائل الشيعة: ج 8 ص 399 ح 4.


بازگشت