ناگهان چشمان امام باز شد


روز شنبه حدود مغرب به زيارت امام در بيمارستان رفتم. ساعت نزديك هشت بعدازظهر بود كه بالاي سر مبارك ايشان بودم. ديدم در حال اغما هستند و پزشكان با دستگاه دارند نفس مصنوعي به ايشان مي دهند. يكي از دوستان كه در آنجا حضور داشت به امام گفت: وقت مغرب و نماز است، آب بياورند وضو بگيريد و نماز بخوانيد؟ عجيب است تا امام شنيدند كه وقت نماز است ناگهان در حالي كه در حالت اغما بودند چشمهاي خود را باز كردند و



[ صفحه 91]



كلمه اي بر زبان آوردند. بعد چشم خود را بستند و من بعد از آن ديگر حرفي از ايشان نشنيدم. [1] .


پاورقي

[1] امامي كاشاني.


بازگشت