لرزه بر اندام مباركشان ظاهر مي شد


ما كه در كنار امام بوديم، شبها شاهد تضرع و گريه و زاري امام در برابر خداوند بوديم. حتي آن شبي كه ايشان را به بيمارستان انتقال داديم و بايستي فرداي آن شب مورد عمل جراحي قرار مي گرفتند، همچنان مانند گذشته از خواب بيدار شدند و به نماز شب پرداختند كه فيلم نماز شبشان از طريق دوربين مخفي در معرض ديد همگان قرار گرفت؛ ولي يك قطعه از فيلم را بر حسب مصلحت حذف كردند و آن موقعي بود كه ساعت گريه و زاري امام در پيشگاه حضرت ذوالجلال رسيده بود، و من اميدوارم كه اين قسمت از فيلم را هم براي مردم عزيزمان پخش كنند كه همگان متوجه شوند، آن امام بزرگواري كه پديده اي به نام ترس در سراسر وجودشان نبود و در برابر جهان استكباري يكه و تنها مي ايستادند و از هيچ كس



[ صفحه 78]



وحشتي نمي كردند، در سحرگاهان كه در برابر خداوند قرار مي گرفتند، لرزه بر اندام مباركشان ظاهر مي شد و اشك مي ريختند و با صدا گريه مي كردند.

گاهي از اوقات كه بنا به مصالح و عللي مجبور بوديم در آن وقت از شب نيز نزديك امام باشيم، بدون اينكه ايشان متوجه شوند شاهد آن حالت روحاني بوديم، يا گاهي ناچار بوديم در همان لحظات براي برخي مسائل پزشكي خدمتشان برسيم، ايشان را در چنان حالت تضرع و زاري مي يافتيم. [1] .


پاورقي

[1] محمود پورمقدس.


بازگشت