محتواي خطبه ها


حالا كه خطابه ي نماز جمعه اين قدر اهميت دارد كه منظور عمده از اين اجتماع شنيدن همان خطابه هاست آيا در آن خطابه ها و سخنرانيها چه حرفهايي بايد زده بشود؟ اول حمد و ثناي الهي، دوم درود بر خاتم الانبياء و ائمه دين، سوم موعظه و يك سلسله مطالب لازم كه بعد تشريح مي كنم، چهارم قرائت سوره اي از قرآن.

باز براي اين كه بفهميد چقدر حضور در اين اجتماع اهميت دارد در روايت دارد كه حتي واجب است زندانيها را مأمورين زندان با خودشان بياورند و در اين نماز عمومي هفتگي شركت دهند، آنها را تحت الحفظ و با مراقبت براي اين كه فرار نكنند با خود بياورند، يعني بايد زنداني را از زندان بيرون كشيد و آورد تا نماز جمعه اش را با اجتماع بخواند و خطابه ي لازم را گوش كند و سپس برگردد بمحل خودش.

در خطبه ي نماز جمعه علاوه بر حمد و ثناي الهي و ذكر رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه



[ صفحه 309]



دين و يك سوره قرآن، لازم است خطيب موعظه كند و عنداللزوم مطالب لازمي را براي مسلمين بگويد. راجع به اين كه آن مطالب لازم چه نوع مطالبي خوب است باشد از يك روايت استفاده مي كنيم.

در «وسائل الشيعه» جلد اول صفحه ي 457 در ضمن احاديث مربوط به خطبه ي جمعه حديثي از كتاب «علل الشرايع» و «عيون اخبار الرضا» نقل كرده، اين حديث را فضل بن شاذان نيشابوري كه از اكابر و ثقات روات ماست از حضرت رضا عليه السلام نقل مي كند. در آنجا دارد:

«اِنَّما جُعِلَت الْخُطْبَةُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لاَنَّ الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عامٌ» يعني علت اين كه خطبه در روز جمعه قرار داده شده اين است كه روز جمعه از نظر اسلام روز اجتماع عمومي است و همه بايد در اجتماع روز جمعه جمع شوند، « فَاَرادَ اَنْ يكونَ لِلاميرِ سَببٌ اِلي مَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغيبِهِمْ في الطّاعَةِ وَ تَرْهيبِهِمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ» خداوند با تشريع اين دستور خواسته است كه اين وسيله اي باشد براي رئيس و پيشواي جمعيت كه آنها را موعظه كند، بطاعت ترغيب كند و از معصيت و گناه آنها را بترساند. «وَ تَوْقيفِهِمْ عَلي مَا اَرادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دينِهِمْ وَ دُنْياهُم» ديگر اين كه مردم را آگاه كند به مصلحتهاي ديني و مصلحتهاي دنيائي شان، مصالح واقعي مردم را با آنها بگويد، «وَ يُخْبِرُهُمْ بِما يَرِدُ عَلَيْهم مِن الافاقِ مِنَ الاَحوالِ الّتي فيها الْمَضَرَّةُ و الْمَنْفَعَةُ». ديگر اين كه آنچه در آفاق دورست از قضاياي خوب و بد به حال مسلمين واقع مي شود به آنها بگويد و به اطلاع آنها برساند و آنها را در جريان بگذارد. حوادثي براي عالم اسلام پيش مي آيد، يك وقت از نوع نويد و بشارت است، پيشرفتي حاصل شده براي اسلام و افتخاري بدست آمده است و خوب است مردم مطلع شوند، و يك وقت حادثه ي سوئي براي عالم اسلام پيش آمده باز بايد مسلمين از حال يكديگر آگاه بشوند. مثلا بدانند كه در اين هفته بر سر برادرانشان در الجزائر يا در نقطه ي ديگر دنيا چه آمده است. [1] .



[ صفحه 310]




پاورقي

[1] ده گفتار، 203- 196.


بازگشت