ضمير جمع


نكته جالبي كه در اينجا كه مرحله ي توحيد عملي و مرحله ي «شدن» انسان است وجود دارد؛ اين است كه در كلمه ي نعبد ضمير جمع آورده شده و به صورت مفرد يعني اعبد گفته نشده است. گفته نشده: «من تنها تو را ميپرستم» بلكه گفته شده «ما؛ تنها تو را مي پرستيم». آن نكته كه در اين مقام كه مقام ساخته شدن انسان است اين است كه انسان همان طور كه در پرتو شناخت خدا و توجه به او ساخته مي شود نه در صورت غفلت از او و بي خبري از او؛ همانطور كه در عمل و فعاليت ساخته مي شود نه با نظر و انديشه ي محض؛ انسان در ضمن عمل اجتماعي و همراه و هماهنگ با جامعه ي توحيدي ساخته مي شود نه منفصل و جدا از قافله اهل توحيد. انسان موجودي است فكري؛ الهي؛ عملي؛ اجتماعي. انسان بدون انديشه و شناخت، انسان حقيقي نيست. انسان بريده شده از خدا و غافل از خدا انسان نيست؛ انسان انديشنده الهي بريده از عمل نيز انسان حقيقي نيست؛ انسان كاستي گرفته است. همين طور انسان انديشنده خداشناس عملي بريده از جامعه توحيدي نيز انسان ناقص است. پس در حقيقت معني اياك نعبد اين است:

خدايا ما مردم جامعه ي توحيدي در حركتي هماهنگ؛ همه با هم به سوي تو و گوش بفرمان تو روانيم.


بازگشت