صلح و مسالمت طلبي


مسأله ي ديگر مسالمت طلبي و صلح جويي با مردم است كه در متن تعليمات نماز آمده است. در سوره ي حمد كه خواندن آن در نماز واجب است، بعد از حمد و ثنا، خدا را مخاطب قرار مي دهيم:

اِيّاكَ نَعبُدُ وَ اِيّاكَ نَستَعينُ اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقيمَ صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ الْمَغضوبِ عَليهِم وَ لَا الضّالينَ. پروردگارا! ما (نه من) منحصرا تو را پرستش مي كنيم؛ پروردگارا! ما منحصرا از تو كمك مي گيريم. صحبت «ما» است نه «من». با اين كه از نظر روح عبادت هر چه غير خدا در ذهن انسان نيايد بهتر است، ولي اسلام به خاطر يك مصلحت اجتماعي بسيار مهم، براي اين كه روح يك مسلمان را روح اجتماعي



[ صفحه 211]



كرده باشد آن را با چاشني عبادت به خورد مردم داده و مي گويد بگوييد: اِيّاكَ نَعبُدُ وَ اِيّاكَ نَستَعينُ اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقيمَ ما عموما منحصرا تو را پرستش مي كنيم و منحصرا از تو كمك مي خواهيم، خدايا همه ي ما را به راه راست هدايت كن. در اينجا همكاري و همدلي و همگامي كاملا مشهود است. [1] .

يعني مي گوئيم خدايا! من تنها نيستم، من با همه مسلمانهاي ديگر هستم، ضمنا انسان وابستگي و پيوستگي خودش به جامعه ي اسلامي را در حال عبادت و بندگي اعلام مي كند، خدايا! من فرد نيستم، تك نيستم، من عضوم، جزئي از كل و عضوي از پيكر هستم، ما هستيم نه من.

در دنياي اسلام «من» وجود ندارد، «ما» وجود دارد. ما تنها تو را مي پرستيم، تنها از تو كمك مي جوئيم . [2] .

و بالاتر، مسأله ي صلح و سلم طلبي است كه در سلام نماز مطرح است. [3] نماز توجه به خداست، توجه به غير خدا شرك است ولي در عين حال به ما مي گويند در نماز بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبادِ اللّهِ الصّالِحين سلام بر ما، سلامت بر ما و بر جميع بندگان شايسته خدا، اعلام صلح و اعلام صفا با همه بندگان صالح خدا مي كني. به قول امروزي ها اعلام همزيستي مسالمت آميز با همه افراد شايسته مي كني. در حال نماز ميگوئي من با هيچ بنده شايسته اي سر جنگ ندارم، چون اگر با بنده شايسته اي سر جنگ داشته باشم خود ناشايسته ام. [4] .

اين يك اعلام سلم طلبي است ولي نه براي عموم بشر حتي افرادي كه بايد ريشه آنها را كند تا بشريت سالم بماند، بلكه براي بندگان صالح و شايسته خداوند؛ يعني خداوندا! من با هيچ بنده ي درست تو سر جنگ و ستيز ندارم. [5] .



[ صفحه 212]




پاورقي

[1] تعليم و تربيت، ص 193 - 192.

[2] گفتارهاي معنوي، ص 89 - 88.

[3] تعليم تربيت، ص 193.

[4] گفتارهاي معنوي، ص 88 - 87.

[5] تعليم و تربيت در اسلام، ص 193.


بازگشت