رعايت حقوق


مسأله ي ديگر مسأله ي حقوق است. باز از نظر روح عبادت واقعا فرق نمي كند كه ما روي يك فرش غصبي نشسته باشيم و يا روي يك فرش مباح. اين ها قراردادهاي اجتماعي است كه اين فرش مال شما باشد و آن فرش مال من، من در مال شما تصرف نكنم و شما در مال من تصرف نكنيد. اين ها يك دستوراتي است كه براي زندگي اجتماعي مفيد است و الا يك واقعيت و حقيقتي نيست كه مثلا اگر اين فرش مال من باشد يك كيفيت واقعي داشته باشد و اگر مال شما باشد يك كيفيت واقعي ديگر داشته باشد. مسأله ي عبادت يك امر واقعي است، يعني از نظر آن حالت و رابطه ي رواني كه ميان انسان و خدا برقرار مي شود، اين امور نمي تواند واقعا اثري در عبادت داشته باشد. بعضي چيزها اثر دارد، مثلا اگر انسان دچار برخي عوارض جسمي و روحي باشد اصلا عبادت برهم مي خورد، و اين عوارض مانع حضور قلب و توجه مي شود. ولي امور مذكور چنين اثري ندارند. معذلك اسلام مي گويد جايي كه در آن نماز مي خواني، آبي كه با آن وضو مي گيري، حتي آن محلي كه در آن آب وضوي تو ريخته مي شود، لباسي كه با آن نماز مي خواني، تمام آنچه كه با اين عمل تو ارتباط دارد بايد مباح باشد، يعني نبايد حرام باشد، اگر يك نخ غصبي هم در لباس تو باشد اين عبادت پذيرفته نيست. [1] .

باز اينجا عبادت با حقوق توأم مي شود. در ضمن اين كه مي گويد بايد خدا را پرستش بكني، مي گويد حقوق را بايد محترم بشماري. يعني اسلام مي گويد من پرستشي را كه در آن حقوق اجتماعي محترم نباشد اساسا قبول ندارم. آنوقت يك نمازگزار وقتي مي خواهد نماز بخواند، اول فكر ميكند اين خانه اي كه من در آن هستم به زور از مردم گرفته ام يا نه؟ اگر به زور گرفته ام نمازم باطل است پس اگر مي خواهد نماز بخواند مجبور است كه اين خانه را طوري ترتيب بدهد كه برايش حلال باشد، يعني از صاحب اصلي اش خريده باشد و يا صاحب اصليش را راضي



[ صفحه 203]



نگهدارد. فرش زير پايش همين طور، لباسي كه به تن دارد همين طور، و حتي اگر حقوقي از فقرا به او تعلق گرفته است، خمس يا زكات آن را بايد بدهد و اگر ندهد باز نمازش باطل است. [2] .


پاورقي

[1] تعليم و تربيت، ص 188 - 187.

[2] گفتارهاي معنوي، ص 84 - 83.


بازگشت