تقويت معنويت


همان طور كه تفكر و تعقل براي روشن شدن فكر براي قوه ي عاقله است، و تقوا و تزكيه ي نفس براي تقويت نيروي اراده در انسان، عبادت براي تقويت عشق و علاقه ي معنوي و ايجاد حرارت ايماني در انسان است؛ يعني همان طور كه ايمان خودش به نوبه ي خود منشأ عبادت است، عبادت هم تقويت كننده ي ايمان است كه به اين مطلب در متون اسلامي زياد تصريح شده است، يعني تأثير متقابل ايمان و عمل در يكديگر. ايمان به نوبه ي خود منشأ عمل مي شود، و عملي كه منبعث از آن ايمان است منشأ تقويت همان ايمان مي گردد. [1] .

از نظر قرآن معنويت پايه ي تكامل است. اينهمه عبادات كه در اسلام بر روي آن تكيه شده است براي تقويت جنبه ي معنوي روح انسان است. زندگي پيامبر را ببينيد،



[ صفحه 163]



با آنهمه گرفتاري و مشغله اي كه دارد باز در همان حال قرآن مي گويد:

«اِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ اَنَّكَ تَقُومُ اَدْني مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ و نِصْفَهُ و ثُلُثَهُ و طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ و اللّهُ يُقَدِّرُ اللّيلَ و النَّهارَ عَلِمَ اَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ...». [2] .

«خدا آگاه است كه تو در حدود دو ثلث شب را به عبادت قيام مي كني، گاهي حدود نصف آن، و لااقل ثلثي از شب، و گروهي كه با تو هستند نيز چنين مي كنند...».

و يا خدا به پيامبرش تأكيد مي كند كه :

«قسمتي از شب را براي عبادت برخيز، تهجد كن، نماز شب بخوان، تا به مقام محمود برسي». [3] .

و يا در مورد حضرت علي عليه السلام، اگر عدالت اجتماعي او را مي بينيم كار كردنها و بيل زدنها و عرق ريختنهايش را مشاهده مي كنيم، بايد آن در دل شب غش كردنهايش را هم ببينيم. آن از خوف خدا بيهوش شدنهايش را هم نظاره كنيم. اين ها واقعيات تاريخ اسلام هستند و آنها هم صريح آيات قرآن. اين مسائل را نمي توان توجيه و تأويل كرد. هرگونه تفسير و تعبير مادي اين مسائل، خيانت به قرآن است. انقلاب ما، در آينده در كنار عدالت اجتماعي به مقياس اسلامي، نياز به معنويتي گسترده و شامل دارد، معنويتي از آن نمونه كه در پيامبر و ائمه ديده ايم. [4]


پاورقي

[1] تعليم و تربيت در اسلام، ص 185.

[2] سوره مزمل، آيه ي20.

[3] سوره ي اسرا، آيه ي 79.

[4] معنويت در انقلاب اسلامي، ص 175.


بازگشت