كمال انسان


امكان ندارد انساني انسان كامل بشود بدون عبادت و پرستش. پيغمبر، پيغمبر است و همان عبادتها و همان پرستش ها و همان استغفارها. امام صادق مي فرمايد پيغمبر در هيچ مجلسي نمي نشست مگر اين كه 25 بار استغفار مي كرد، مي گفت «اَسْتَغْفِرُ اللّه ربّي و اَتُوبُ اليهِ». علي بن ابي طالب اميرالمؤمنين است به اين كه وجود جامعي است، هم زمامدار عادلي است و هم عابد نيمه شبي. همان عبادتها به علي آن نيروهاي ديگر نظير روشن ضميري را داده بود. نبايد ارزش عبادت را فراموش كرد.

اين است كه در منطق اسلام - و اگر بخواهيم به تعبير امروز بگوييم، در نظام ارزشهاي اسلامي - ارزش ارزشها «عبادت» است، اما «عبادتِ اسلامي»، «عبادت با شرايط». قرآن به ما گفته است كه نماز، آن وقت نماز است كه اثرش هويدا باشد، اثر خود را نشان دهد. چطور نشان مي دهد؟ «اِنّ الصّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاءِ و الْمُنْكَر» [1] خصلت نماز درست، اين است كه انسان را از كارهاي زشت بازمي دارد. اگر ديدي نماز مي خواني و در عين حال معصيت مي كني، بدان كه نمازت نماز نيست. پس نمازت را درست كن. نماز، تو را به همه ي ارزشهاي ديگر مي رساند به شرط اين كه



[ صفحه 144]



نمازت واقعا نماز باشد.

همه ي درسها را بايد از علي عليه السلام ياد بگيريم. علي عليه السلام مجمع تمام ارزشهاي اسلامي است و نهج البلاغه سخن اوست؛ كتابي كه انسان به هر جاي آن مراجعه كند كانه منطقي ديگر مي بيند؛ يعني يك انسان ديگري، غير از انساني كه در جاي ديگر اين كتاب حرف مي زند، مي بيند. در هر جائي، علي عليه السلام يك شخصيت است به اين معنا كه شخصيتي است جامع همه ي ارزشهاي انساني. يك جا منطقش، منطق حماسه است، گوئي پس از دوره ي كودكي، وارد نظام شده و دوره ي سربازي و بعد درجات نظامي را طي كرده و يك فرمانده شده است، و غير از مسائل فرماندهي چيز ديگري نمي داند؛ روحي است مملو از حماسه ي نظامي. در جاي ديگر سراغ همين علي مي رويم، او را عارفي مي بينيم كه گوئي جز راز و نياز عاشقانه چيز ديگري را متوجه نيست. [2] .


پاورقي

[1] سوره ي عنكبوت، آيه ي 45.

[2] انسان كامل، 107.


بازگشت