عبادت و اجتماع


نكته اي را بايد عرض كنم كه: اين معاني عالي عرفاني، در ميان ما به يك شكل بدي تعليم داده شده است،- به اصطلاح امروزيها - گريز از بيرون تلقي شده است، بلكه ريشه اش هم گريز از بيرون تلقي گرديده است. البته يك توجيهات خيلي بي ربطي هم در اين زمينه ها مي كنند كه هميشه افرادي كه از بيرون مأيوس مي شوند، به درون خودشان يعني به خيالات خودشان پناه مي برند.

ولي مطلب اين جور نيست (كه خود نمونه هاي اسلام بر ضد اين مطلب است) البته قبول داريم كه خيلي افراد يك راه انحرافي در اين زمينه رفته اند و شايد همين، بهانه اي شده براي فرار از مسئوليتهاي اجتماعي؛ ولي انسان اسلام، انسان جامع است. ما هميشه بايد علي عليه السلام را نمونه قرار بدهيم. همين علي كه در خلوت عارفانه ي خودش اينچنين است، ما مي بينيم در مسئوليتهاي اجتماعي، حد اعلاي حساسيت را دارد؛ و انساني كه اسلام مي خواهد، چنين است.

انسان اسلام انسان جامع است. اين را ما به عنوان يكي از ابعاد وجود انسان داريم بيان مي كنيم. ما كه انسان را يك موجود يك بعدي معرفي نمي كنيم كه يك بعد بيشتر ندارد و آن بعدش هم اين است! به قول خود عرفا: انسان ناقص، انساني كه هنوز عرفانش به كمال نرسيده، انسان كامل از غير خدا به كلي مي برد، ولي وقتي كه رسيد آنجا و سرشار شد، حالت بازگشت دارد. آنوقت برمي گردد و وظائف و مسئوليتهاي خود را انجام مي دهد و الا اگر كسي رفت آنجا و برنگشت، هنوز خام است و كامل نيست. [1] .


پاورقي

[1] تعليم و تربيت در اسلام، ص 337.


بازگشت