مديريت در عبادت


مثال از مديريت فردي كه با بعد ديني و مذهبي مجمع ما متناسب است مسأله ي عبادت است. بايد اعتراف كنيم كه ما راه عبادت را نيز نمي دانيم، يعني ما از نظر عبادت نيز قادر به اداره خود به نحو صحيح نيستيم. غالبا خيال مي كنند كه چون عبادت خوب است پس هر چه بيشتر بهتر. فكر نمي كنند كه عبادت آنگاه اثر خود را مي بخشد كه جذب روح شود و روح از آن به طور صحيح تغذيه نمايد. همان طور كه معني استفاده از غذاي خوب اين نيست كه هر چه بيشتر بهتر، معني استفاده از عبادت نيز آن نيست. عبادت بايد با نشاط روح توأم باشد. مقصودم اين نيست كه قبلا بايد نشاطي وجود داشته باشد تا عبادت شروع شود، بسا افرادي كه هيچ وقت نشاط پيدا نكنند، خود نشاط تدريجا با عبادت و انس با ذكر خدا پيدا مي شود، اگر روي اصول صورت گيرد تدريجا انس و علاقه و نشاط پيدا مي شود. مقصود اين است كه ظرفيت انسان براي عبادت يك ظرفيت محدود است، فرضا انسان عبادت را با نشاط آغاز كند پس از مدتي كه بدن خسته شد نشاط هم از بين مي رود و عبادت جنبه ي تحميلي پيدا مي كند و در حكم خوردني نامطبوع و مهوعي مي گردد كه عكس العمل بدن اين است كه آن را به وسيله استفراغ يا وسيله ي ديگر دفع نمايد، نه حكم غذاي مطبوع را كه عكس العمل بدن اين است كه آن را جذب كند.



[ صفحه 107]



پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم خطاب به جابر بن عبد الله انصاري فرمود:

«يا جابِرُ اِنَّ هذا الدّينَ لَمتينٌ فَاَوْغِلْ فيهِ بِرِفْقٍ وَ لا تَبْغض اِلي نَفْسِكَ عِبادَةَ الله»

يعني دين اسلام ديني است متين و محكم و منطقي و مبتني بر ملاحظات دقيق رواني و اجتماعي، عليهذا با مدارا و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خودت قرار مده، يعني طوري عمل نكن كه نفست عبادت را دشمن بدارد بلكه طوري عمل كن كه نفس، عبادت را دوست بدارد و به آن با ميل و رغبت اقبال نمايد و در خود جذب نمايد. بعد اضافه فرمود: «فَاِنَّ المُنْبَتَّ لا اَرْضاً قَطَعَ و لا ظَهْراً اَبْقي» يعني آنكه چند منزل را يكسره مي راند، نه مسافتي را طي مي كند و نه پشت سالمي را براي مركب خود باقي مي گذارد.

سواره اي كه ميزان توانائي مركوب را در نظر نمي گيرد و تنها شلاق را مي شناسد و شلاقكش، دو منزل يكي، و سه منزل يكي، مي تازد يك وقت مي بيند كه حيوان در حالي كه پشتش زخم شده زانو بر زمين زد و خوابيد و قدم از قدم برنمي دارد زيرا نمي تواند بردارد .

پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در حديث ديگر فرمود: «طُوبي لِمَنْ عَشِقَ الْعِبادَةَ وَ عانَقَها» خوشا به حال افرادي كه به عبادت عشق مي ورزند و آن را در آغوش مي گيرند. در اين حديث رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي خواهد بفرمايد: تنها كساني از ثمرات و نتايج عالي عبادت بهره مند مي گردند كه عبادت را طوري انجام دهند كه قلب آنها عاشقانه عبادت را انتخاب كند و بپذيرد.

خوب عبادت كردن و از مواهب آن بهره مند شدن حساب و قاعده و باصطلاح مكانيسمي دارد و مربوط است بحسن مديريت خود، يعني خود را، احساسات خود را، عواطف خود را، غرائز خود را و بالاخره قلب و دل خود را خوب اداره كردن. دل و احساس و عاطفه از هر چيز ديگر بيشتر نيازمند بمديريت صحيح است. [1] .



[ صفحه 108]




پاورقي

[1] امدادهاي غيبي، ص 105.


بازگشت