عبادت و عادت


علماي روانشناسي مي گويند: يك كار همين قدر كه براي انسان عادت شد، دو خاصيت متضاد در آن به وجود مي آيد. هر چه كه بر عادت بودنش افزوده شود و تمرين انسان زيادتر گردد، كار، سهلتر و ساده تر انجام مي شود.

يك ماشين نويس كه به ماشين نويسي عادت مي كند، هر چه بيشتر عادت مي كند، كار، سريعتر و سهلتر برايش صورت مي گيرد؛ ولي هر چه بيشتر عادت مي كند، از توجهش كاسته مي شود، يعني از اين كه اين عمل او يك عمل ارادي و از روي توجه باشد كاسته مي شود و به يك عمل غير ارادي نزديكتر مي گردد. خاصيت عادت اين است. اين كه در اسلام به مسأله نيت تا اين اندازه توجه شده، براي جلوگيري از اين است كه عبادتها آن چنان عادت نشود كه به واسطه ي عادت، به يك كار طبيعي و غير ارادي و غير فكري و غير هدفي و كار بدون توجه كه هدف درك نشود و فقط به پيكر عمل توجه گردد تبديل شود.

اين ها چيزهايي است كه ما تنها در نماز اسلامي بدست مي آوريم و متوجه مي شويم كه بسياري از برنامه هاي تربيتي به وسيله ي اين عبادت و در پيكر اين عبادت پياده مي شود، گذشته از اين كه خود اين عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنويت در انسان است، كه اين روح عبادت است. [1] .


پاورقي

[1] تعليم و تربيت در اسلام، ص 197.


بازگشت