عبادت و تكليف


از جمله استعدادهاي انسان - همچنانكه قبلا اشاره شد - استعداد تكليف پذيري است. انسان مي تواند در چارچوب قوانيني كه برايش وضع شده است زندگي كند. هر موجود ديگري غير از انسان جز از قوانين جبري طبيعي از قانون ديگري نمي تواند پيروي كند. مثلا نمي توان براي سنگها و چوبها يا براي درختان و



[ صفحه 69]



گلها و يا براي اسب و گاو و گوسفند قانون وضع كرد و به آنها ابلاغ كرد و آنها را مكلف ساخت كه در چارچوب قوانين و مقرراتي كه براي آنها و به مصلحت آنها وضع شده است رفتار نمايند. اين موجودات، فرضا در جهت حفظ و مصلحت آنها اقدامي بشود، بايد به صورت اجبار و الزام عمل شود.

ولي انسان يگانه موجود ممتازي است كه اين «امكان» و «توانايي» شگفت را دارد كه در چارچوب يك سلسله قوانين قراردادي رفتار نمايد. اين قوانين قراردادي از آن نظر كه از طرف يك مقام صلاحيتدار وضع مي شود و به انسان تحميل مي شود و تحمل قانون از نوعي زحمت و مشقت خالي نيست، به نام «تكليف» خوانده مي شود.

قانونگذار براي اينكه انسان را به تكليف خاصي مكلف سازد چند شرط را بايد رعايت كند. به عبارت ديگر، انسان با واجد بودن چند شرط مي تواند انجام تكاليفي را برعهده بگيرد. شرايط تكليف كه در همه ي تكاليف بايد وجود داشته باشد امور ذيل است:


بازگشت