شرك در خالقيت و شرك در عبادت


برخي شرك در عبادت را با شرك در خالقيت اشتباه كرده اند خيال كرده اند كه لازمه شرك در عبادت اين است كه آن چيزي كه پرستش مي شود در نظام آفرينش از نظر خلق و ايجاد، مقامي داشته باشد و چون زردشتيان چنين مقامي در نظام آفرينش براي آتش قائل نبوده اند پس مشرك نبوده اند، اگر چنين است پس اعراب جاهليت نيز مشرك نبوده اند، زيرا آنان نيز جز اين كه عملي كه بايد براي خدا صورت گيرد، يعني نماز و قرباني، براي بتها انجام مي دادند، كاري نمي كردند. آنها هرگز بت «هبل» يا «عزي» و غيره را رب النوع مستقل نمي دانستند.

اشتباه ديگر اين است كه اگر چيزي وجودش خيلي مفيد بود مانعي ندارد بشر او را پرستش كند.

مقايسه تقديس آتش با توجه حين نماز به سمت كعبه، مقايسه غلطي است هيچ مسلماني هر چند عامي باشد آنگاه كه به سوي كعبه براي نماز مي ايستد در خاطرش خطور نمي كند كه مي خواهد با اين عمل كعبه را تعظيم و تكريم و تقديس كند. اسلام كه كعبه را قبله نماز قرار داده باين معني نيست كه مردم در حين نماز كعبه را تقديس كنند و لهذا در ذهن هيچ مسلماني تقديس كعبه خطور نميكند از اين جهت درست مثل اين است كه به مسلمانان مي گفتند هنگام نماز همه رو به نقطه جنوب بايستيد كه مفهومي جز اين كه در حين عبادت همه وضع واحدي داشته باشند ندارد. هرگز در دين اسلام كوچكترين اشاره اي به اين مطلب نيست كه خداوند با كعبه و مسجدالحرام يك ارتباط خاص دارد بلكه عكس آن تعليم داده شده است قرآن كريم صريحا مي فرمايد: «اَيْنَما تَوَلُّوا فَثَمّ وَجْهُ اللّه» [1] .

و اگر به كعبه گفته مي شود «بيت» از آن جهت است كه هر معبدي «بيت الله» است. پس رو به كعبه ايستادن تنها مبتني بر يك حكمت و فلسفه اجتماعي است، آن حكمت اين است كه اولا مسلمانان از لحاظ جهتي كه در حين انجام عمل



[ صفحه 62]



عبادت انتخاب مي كنند. يكي باشند تفرق و تشتت نداشته باشند. ثانيا نقطه اي كه براي وحدت انتخاب مي كنند، همانجا باشد كه اولين بار در جهان براي پرستش خداي يگانه ساخته شد كه اين خود نوعي احترام به عبادت خداوند يكتاست. [2] .


پاورقي

[1] سوره بقره، آيه ي 115.

[2] خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 324.


بازگشت