عبادت مأموريت انسان


«وَ ما اُمِرُوا الا لِيَعْبُدُوا اللّه مُخلِصينَ له الدّينَ حُنَفاء و يُقيمُوا الصّلوةَ و يُؤْتُوا الزَّكوة و ذلك دينُ القَيّمة». [1] .

پيغمبر، قرآن و آيات آن، بينه الهي است، اين بينه الهي از مردم چه مي خواهد، يك وقت هست، بينه الهي يك تكليف شاق مي كند، چيزي از مردم مي خواهد كه زندگي مردم را به هم ميريزد، آن وقت مردم امرشان دائر است ميان اين كه يا اين زندگيشان را بكلي به هم بريزند، همه چيز را رها كنند براي اين كه بخواهند، مثلا سخن اين پيغمبر را بپذيرند، خوب اگر اين طور باشد آدم يك مقداري مي تواند به مردم حق بدهد، كه آقا اين كار آساني نيست، اين پيغمبر آمده به من مي گويد: تو كه زن داري، زندگي داري، شغل داري، بچه داري، كساني داري، همه را رها كن، مي خواهيم با همديگر برويم مثلا در دامنه كوه در آنجا مي خواهيم تنها باشيم تا وقتي كه بميريم، نه، پيغمبر آمده از اين ها چيزهايي خواسته كه نه تنها شاق نيست



[ صفحه 45]



بلكه اصلاح كننده همان زندگيشان هم هست، مگر از آنها چه خواسته؟ اولا در مورد پرستش گفته، جز خدا هيچ موجودي را پرستش نكن، مگر اين چيز بدي است؟ و ما امروا الّا ليعبدوا اللّه مخلصين له الدّين- گفته فقط خدا را بپرستيد و غير از خدا هيچ كس را نپرستيد و دين را و راه را و خضوع را فقط براي او انجام بدهيد و بس اين چه جور خواسته اي است؟ له الدّين حنفاء.

حنيف: يعني حق گرا، فرقش با جَنيف اين است كه ما دو نوع تمايل داريم، تمايل از حق به باطل كه به اين « جنافت» مي گويند و تمايل از باطل به حق كه به آن «حنافت» مي گويند. به تعبير ديگر گرايش به اعتدال، ميانه روي، و كذالك جعلناكم امه وسطا را مي گويند حنافت، كه همان گرايش به حق هم هست، گرايش به افراط يا تفريط را مي گويند: جنافت، خوب اين بينه از مردم چه خواسته است؟ اول اين كه جز خدا هيچ معبودي عبادت نشود، خضوع فقط و فقط در برابر اوست، حنفاء، حق گرا باشيد، معتدل باشيد و دوم يقيموا الصلوة، نماز را اقامه كنيد كه پيوند ميان عبد و خالق است، به پا داريد نماز را، مكرر گفته ايم كه بپا داشتن نماز غير از خواندن نماز است بپاداشتن نماز يعني نماز را جوري بخوانيد كه حق نماز ادا بشود، نماز با حضور قلب، نماز با خشوع و خضوع، نماز با تفكر كه اين را مي گويند اقامه نماز. [2] .


پاورقي

[1] سوره بينه، آيه ي 5.

[2] تفسير هفت سوره از قرآن، ص 92.


بازگشت