ويژگي هشتم: با نشاط و سرزندگي همراه است


مي فرمايد: از ديگر ويژگي هاي بهترين نمازها آن است كه بر پا دارندگان آن، در كنار دارا بودن حالت خوف و رجا، سرزنده و با نشاط هستند:



بر در ميكده ام، دست فشان خواهي ديد

پاي كوبان، چو قلندر منشان، خواهي ديد



باز، سرمست از آن ساغر مي، خواهم شد

بي هشم مسخره ي پير و جوان، خواهي ديد



از در مدرسه و دير، برون خواهم تاخت

عاكف سايه ي آن سرو روان، خواهي ديد



از اقامتگه هستي، به سفر، خواهم رفت

به سوي نيستي ام، رخت كشان، خواهي ديد



خرقه ي فقر، به يكباره، تهي خواهم كرد

ننگ اين خرقه ي پوسيده، عيان خواهي ديد





[ صفحه 105]





باده از ساغر آن دلزده، خواهم نوشيد

فارغم از همه ملك دو جهان خواهي ديد [1] .



مي پرسم: اين نشاط و سرور، ناشي از چيست؟

- معرفت مصلي.

- معرفت به چه؟

- معرفت به حقيقت نماز، نيازمندي خويش و بي نيازي خداي تعالي، بركات محفل انس، بالاتر پريدن از ملائك افلاك نشين و همنوايي با هستي در تسبيح خداوندگار آسمان ها و زمين.

- آيا نشاط نمازگزار در هنگام برپا داشتن صلاة، مي تواند نشأت گرفته از اين امر باشد كه وي مجال بر پا داشتن نمازي ديگر را يافته است؟

- آري، نمازگزاران برتر، ضمن شادماني از اين جهت، به اين امر نيز واقف بوده اند كه ممكن است اين نماز، آخرين نماز آنان باشد.

- زداينده ي نشاط در اين عرصه چيست؟

- متعددند؛ از جمله: نبود معرفت، پرخوري، پرخوابي، خوردن مال حرام و شبهه ناك و معصيت ورزي.

حكايت

آورده اند: «كه روزي حضرت موسي (ع) راهي «طور» شد تا به مناجات با خداي تعالي بپردازد، در ميانه ي راه، كسي او را گفت: يا موسي! از خلاق كائنات بپرس چرا مرا عذاب نمي كند با آن كه معصيت ورزم؟



[ صفحه 106]



كليم الله (ع) پذيرفت؛ اما پس از مناجات با خدا، از كوه به زير آمد؛ در حالي كه از فرط حيا و آزرم، سؤال او را مطرح نكرده بود. در اين حال به وي خطاب رسيد كه چرا سؤال پرسش كننده را باز نگفتي؟!

گفت: بارالها! سخت شرم داشتم؛ ليكن خود از آن آگاهي.

فرمود: به وي بگو عذابش كرده ام بي آن كه خود بداند؛ از آن جا كه نماز مي گذارد، اما لذتي از آن نمي برد!»

مي پرسم: نشانه ي برخورداري مصلي از نشاط و سرزندگي چيست؟

مي فرمايد: لذت بردن از راز و نياز با حضرت دوست (جل جلاله)، به پيشواز نمازهاي واجب شتافتن، اقامه ي نوافل و خستگي ناپذيري در عرصه ي عبادت.

حكايت

از علامه ي اميني پرسيدند: «شما از خواندن هزار ركعت نماز در هر شب، خسته نمي شويد؟

فرمود: مگر ماهي از شنا، خسته مي شود كه من از اقامه ي نماز خسته شوم؟.»


پاورقي

[1] ديوان امام.


بازگشت