قرائت


مي فرمايد: قرائت چيست؟

مي گويم: تلاوت قرآن كريم (حمد و سوره) در ركعتين اول و دوم و تسبيحات اربعه در ركعت هاي سوم و چهارم نماز كه در مورد اخير مي توان به خواندن سوره حمد، اكتفا نمود.

- آري؛ و حقيقت آن عبارت است از اين كه: مصلي هنگام خواندن آيات الهي، به مقتضاي هر يك با خداي خود به مناجات و گفتگو پردازد؛ زيرا بر زبان



[ صفحه 74]



آوردن مطلبي باعث تأكيد آن، در دل مي شود و مقصود اصلي از قرائت قرآن، دستيابي به اين احوال براي قلب، نفس و روح است والا اگر قرآن را تنها به زبان، قرائت نمايد و قلبش نرم نگردد و اعضا و جوارحش از انجام عمل نيك، تأثير نپذيرد، طبق فرمايش امام صادق (ع)شأن عظيم خداوندي را، خوار شمرده است و شايد بتوان اين حقيقت را از اين آيه ي شريفه فهميد كه مي فرمايد: «و من اعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا» [1] (زندگي براي روي گرداننده ي از ذكر و ياد من، سخت و تنگ خواهد بود) پس مي بايست هنگام قرائت قرآن، زبان، واعظ؛ و عقل، مترجم؛ و قلب و ساير جوارح و اعضا، پند پذير باشد [2] ؛ ضمن آن كه شايسته است نمازگزار حالش مناسب با آيه اي باشد كه مي خواند؛ پس مي بايست هنگام تلاوت آيات بيان دارنده ي عذاب، محزون و غمين گردد و حتي از ترس بگريد و موقع تلاوت آيات بيان كننده ي رحمت و مغفرت الهي، شادمان گردد [3] ؛ چه طبق روايت، گريستن در حال نماز از بهترين كارها است.

حكايت



آن يكي پرسيد از مُفتي، به راز

گركسي گريد به نوحه، در نماز



آن نماز او، عَجَب باطل شود

يا نمازش جايز و كامل بُوَد؟



گفت آب ديده، نامش بهر چيست

بنگري تا كه چه ديد او، و گريست



آب ديده، تا چه ديد او از نهان

تا بدان شد او ز چشمه ي خود، روان





[ صفحه 75]





آن جهان، گرديده است آن پُرنياز

رونقي يابد ز نوحه، آن نماز



ور زرنج تَن، بدان گريه و سوگ

ريسمان بگسست و هم بشكست دوك [4] .



مي پرسم: آيا درجات قرائت، يكسان است؟

مي فرمايد: خير، مختلف است كه پايين ترين آن، سه درجه است و پايين ترين آن نيز اين است كه قاري قرآن چنين تصور كند در پيشگاه خداوند متعال ايستاد و قرآن را بر او قرائت مي كند؛ در حالي كه ذات اقدس حق به او مي نگرد و از او مي شنود. در اين صورت، خواه ناخواه سؤال و تمايل و زاري و درخواست در او پيدا خواهد شد. مرتبه ي بالاتر از اين آن است كه به قلبش مشاهده كند خدا با او سخن مي گويد و با كلامش با او مناجات مي كند كه اين مرتبه از قرائت گوش فرادادن، و فهم، تعظيم، حياء، هيبت و رجا را سبب مي شود و از همه برتر، اين است كه در كلام، متكلم را ببيند و در كلمات، صفات را مشاهده كند و اين امر، را از نظر به قرائت و توجه به خود و به هر آنچه كه غير از پروردگارش- كه متكلم آن قرآن است- مشغول مي دارد و تنها مقصودش و تمام همش او خواهد بود. حتي از انعام و احسان او هم در خواهد گذشت و چنان خواهد بود كه گويا متفرق در مقام شهود است و از چنين حالتي، امام صادق (ع)، خبر داده و مي فرمايد: به خدا سوگند ذات اقدس خود در كلامش براي خلقش تجلي نموده، ولي آنان نمي بينند و غشوه ي آن حضرت در حال تكرار آيه اي از قرآن در نماز از همين باب بود. [5] .



[ صفحه 76]



حكايت

روزي امام صادق (عليه السلام) هنگام نماز، بي هوش شد. چون به هوش آمد، علت را از حضرتش پرسيدند؛ فرمود: «پيوسته آيه اي را تكرار مي كردم تا آن كه آن را از گوينده اش شنيدم. [6] .

سپس مي فرمايد: اين درجه، اختصاص به مقربان درگاه الهي دارد و مرتبه ي پايين تر از آن، درجه ي اصحاب يمين و مرتبه ي پايين تر براي ساير مردم و غافلان است و لذت كامل در همان درجه و مرتبه ي آخر است و صاحب چنين حالي، هيچ حالي را بر اين حال اختيار نمي كند.» [7] .

مي پرسم: آفت قرائت چيست؟

- وسواس در قرائت كه نمازگزار را از انديشيدن به روح عبادت، باز مي دارد.

سپس مي فرمايد: از بركات عديده ي نشأت گرفته از قرائت، يكي هم، وحدت آفريني آن است.

- علت باعثه ي آن چيست؟

- واحد بودن زباني است كه مسلمانان جهان با آن به اقامه ي نماز مي پردازند.


پاورقي

[1] طه / 124.

[2] اسرار الصلوة (ملكي تبريزي)، صص 335- 336.

[3] بحارالانوار، ج 84، ص 313.

[4] مثنوي معنوي، ج 5،ص 81.

[5] اسرار الصلوة / 337- 338.

[6] سرالصلوة، (حضرت امام «ره») / 75.

[7] اسرار الصلوة / 337- 338.


بازگشت