شدت موانع داخلي از خارجي
هميشه اسباب باطني و موانع داخلي حضور قلب بيشتر از موانع خارجي است؛ زيرا كسي كه آلودگي بسيار پيدا نمود و هموم دنيوي اش بي شمار شد، فكرش راحت نخواهد بود و در هر لحظه انديشه اش متوجه يك رشته از اوهام خواهد بود و در نتيجه تحصيل حضور قلب براي چنين شخصي - كه گرفتار موانع باطني است - بسيار مشكل است؛ ولي محال نيست؛ لذا بايد از راهش وارد شود. نخست بكوشد معاني افعال و اقوال نماز را - به تفصيلي كه ذكر خواهد شد - بداند و در حال نماز حتي الامكان خود را از هموم دنيوي خالي نمايد به اين ترتيب كه با ياد مرگ و انديشه در سختي جان دادن و شدت عقبات پس از مرگ و متذكر شدن قيامت و اهوال آن خصوصا موقف ميزان و پذيرفته نشدن نماز و در نتيجه مردود شدن ساير اعمال، به واسطه ي آن، خود را آماده ي تدارك و جبران كمبودها نمايد و حالت حضوري پيدا كند.
در آن روز كز فعل پرسند و قول
اولواالعزم را تن بلرزد زهول
به جايي كه دهشت خورند انبيا
تو عذر گنه را چه داري بيار [1] .
پس از اين كه دلش رقيق شد و احتمالا اشكش جاري گرديد، به واسطه ي تذكر شدايدي كه در پيش دارد، آنگاه متوجه نماز مي شود.
پاورقي
[1] سعدي / بوستان.