حضور قلب در عبادات و كيفيت تحصيل آن
مطلب دوم در بيان مراد از حضور قلب در عبادات و كيفيت تحصيل آن است.
«قلب» گاهي بر قطعه گوشتي كه در طرف چپ سينه است گفته مي شود. به شكل صنوبر است و در جوفش خون سياهي است كه از كبد توليد شده و در آن جاي مي گيرد و به واسطه ي ضربان و حركتش به كمك دستگاه تنفس، خون سياه تصفيه شده و بخار لطيفي از آن متصاعد مي گردد و در دماغ و جميع اعضا جريان مي نمايد و حس و حركت بدن به واسطه ي اوست و همين را حكما «روح حيواني» خوانند.
دوم عبارت است از آن لطيفه ي رباني و مخلوق ابداعي كه از سنخ موجودات اين عالم نيست بلكه از عالم امر است و از ماده و مدت، مجرد است و به اين بدن تعلق گرفته در حالي كه حقيقت انسان همان است و هم او مدرك و مخاطب و مكلف است.
[ صفحه 60]