تحليلي مختصر از مطالب كتاب صلاة الخاشعين


مؤلف شهيد در مقدمه، راجع به اصول دين و اهميت توحيد اين طور مي فرمايد: «كمال هر موجودي در رسيدن به هدف از آفرينش آن موجود است و كمال انسان نيز در خداشناسي و يكتاپرستي است كه براي آن آفريده شده است؛ [1] زيرا عقلي كه به انسان داده شده به ديگران نداده اند.

آن گاه با تدبر و تعقل در آثار صنع و قدرت نماييهاي بي پايان خداوندي چه در نفس خودش و چه ديگران، [2] به علم و قدرت بي نهايتش يقين پيدا مي كند و در تمام عالم وجود، جز يك مبدأ و يك كاركن قايل نمي شود».

سپس با اشاره به اين مطلب كه خداوند حكيم هيچ گونه نياز مادي مردمان از احتياجات داخلي و خارجي بدن را فروگذار نفرموده و آن را



[ صفحه 20]



برطرف فرموده است، نتيجه مي گيرد: «با اين كه روح به مراتب از جسم مهمتر و اصلا جسم به خاطر روح آفريده شده است، چگونه از نشان دادن راه سعادت به بشر خودداري مي فرمايد؟».

با اين مقدمه ي جالب نتيجه مي گيرد: «حتما بايد خداوند متعال پيغمبراني را براي راهنمايي بشر و معرفي قوانين الهي بفرستد تا آنچه به صلاح و خيرشان باشد به آن دستور دهد و از آنچه به زيانشان است آنان را بازدارد. آنگاه گواه صدق ادعايشان را معجزه ي مناسب با زمانشان قرار داد.

چون حضرت محمد خاتم پيغمبران است، به او معجزه ي باقي عنايت كرد كه تا قيام قيامت هر كس بخواهد حقانيتش را دريابد، با توجه به فصاحت و بلاغت قرآن، مي تواند اين واقعيت را بفهمد».

سپس نمونه هايي مختصر از وجوه مختلف اعجاز قرآن را ذكر مي فرمايد از قبيل: اخبار گذشتگان و خبرهاي آينده و اصلا احكام قرآن را معجزه مي داند.

سپس به امامت امامان دوازده گانه به ويژه حضرت ولي عصر عليه السلام اشاره مي فرمايد و مخصوصا يادآور مي شود كه بايد شيعيان در زمان غيبت، به آن حضرت ملتجي شوند و او را واسطه و شفيع نزد خداوند قرار دهند.

از «عدل» به عنوان به كار بردن هر چيزي به جاي خود ياد مي كند و عدل خدا را در آفريدن و به اندازه ي توانايي تكليف كردن و غيره مي داند و به مقتضاي عادل بودن خدا، معاد را ثابت مي كند؛ يعني چون خدا عادل است، بايد قيامتي باشد تا داد ستمديده را از ستمگر بستاند



[ صفحه 21]



و نيكان را پاداش نيك و بدان را به سزاي بديشان برساند.

آنگاه به اهميت ايمان پرداخته و سپس به مزاحم قوي آن كه هواي نفس باشد، اشاره مي كند و براي مبارزه با نفس، خشوع براي حق و روزه و شب زنده داري را طبق روايت رسيده، توصيه مي نمايد.


پاورقي

[1] (و مآ خلقت الجن و الانس الا ليعبدون) ذاريات: 56.

[2] (سنريهم ءايتنا في الأفاق و في أنفسهم...) فصلت: 53.


بازگشت