آثار ترك و بي توجهي به نماز


- زندگي نكبت بار و سخت در اثر اعراض از ياد خدا و نماز:

و من اعرض عن ذكري فان له معيشةً ضنكاً.

«124 / طه»

و هر كه از ياد من روي بگرداند پس زيستني تنگ دارد.

- بريدن از نماز زمينه ي گرايش به همه ي مفاسد است:

فخلف من بعدهم خلف اضاعوا [1] الصلوة و اتبعوا الشهوات.

«59 / مريم»

آنگاه از پي ايشان جانشينان بد و ناشايسته اي آمدند كه نماز را فرو گذاشتند - در آن سهل انگاري نمودند - و كامها و آرزوهاي دل را پيروي كردند.

- نتيجه ي ترك عبادت جهنم است:

ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم



[ صفحه 36]



داخرين.

«60 / غافر»

همانا كساني كه از پرستش من سركشي كنند به زودي خوار و سرافكنده به دوزخ درآيند.

- نتيجه ي غفلت از ياد خدا، همراهي با شيطان است:

و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطاناً فهو له قرين.

«36 / زخرف»

و هر كه از ياد خداي رحمان روي برتابد شيطاني براي او برانگيزم كه او را دمساز و همنشين باشد.

- جايي كه نماز ارزش ندارد:

و ما كان صلوتهم عند البيت الا مكاء و تصديةً فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون.

«35 / انفال»

و نماز و دعاي آنان به نزد آن خانه جز سوت كشيدن و دست زدن نيست، پس عذاب را به سزاي آن كه كفر مي ورزيديد بچشيد.

- ترك كننده نماز نبايد محبوب باشد (با ترك كننده نماز دوست نشويد):

ربنا ليقيموا الصلوة فاجعل افئدةً من الناس تهوي اليهم.

«37 / ابراهيم»



[ صفحه 37]



پروردگارا، تا نماز به پا دارند، پس دل هايي از مردمان را چنان كن كه به سوي آنان گرايند.

- گرفتاري در دوزخ و عذاب دردناك براي ترك كنندگان نماز:

يتسآئلون عن المجرمين ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين.

«40 تا 43 / مدثر»

[اهل سعادت كه در بهشت ها باشند] مي پرسند از بزهكاران: چه چيز شما را به دوزخ درآورد؟ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم.

- انتقاد شديد خداوند به خاطر ترك يا بي توجهي به نماز:

فلا صدق و لا صلي - ولكن كذب و تولي.

«31 و 32 / قيامت»

نه باور داشت و نه نماز گزارد، وليكن دروغ انگاشت و روي گرداند.

- نتيجه ي سبك شمردن نماز: «واي بر آنها»

فويل للمصلين الذين هم عن صلوتهم ساهون.

«4 و 5 / ماعون»

پس واي بر نمازگزاران، آنان كه از نمازشان غافلند.

(نسبت به نماز سهل انگارند، آن را در وقت خود و با شرايط)



[ صفحه 38]



لازم نمي گذارند و گاهي فراموش مي كنند.)

- نماز و تنبيه:

و لا تصل علي احد منهم مات ابداً و لا تقم علي قبره.

«84 / توبه»

و هيچگاه بر هيچ يك از آنها كه بميرد نماز مكن و بر گورش مايست.

- بي حالي و ريا در نماز «نشانه ي منافق بودن»:

و اذا قاموا الي الصلوة قاموا كسالي يراؤن الناس.

«142 / نساء»

و چون به نماز برخيزند با گراني و كاهلي برخيزند، خود را به مردم مي نمايند «ريا مي كنند».

- مسخره كننده هاي نماز:

و اذا ناديتم الي الصلوة اتخذوها هزواً و لعباً ذلك بانهم قوم لا يعقلون.

«58 / مائده»

و چون به نماز فرا مي خوانيد آن را به مسخره و بازي مي گيرند؛ اين از آن روست كه آنها گروهي اند كه خرد را كار نمي بندند.



[ صفحه 39]



- آنهايي كه مانع نماز ديگران مي شوند:

ارأيت الذي ينهي - عبداً اذا صلي.

«9 و 10 / علق»

مرا بگو كه آيا آن [كافر سركش] كه باز مي دارد، بنده اي را آنگاه كه نماز گزارد آيا نمي داند كه خدا او را مي بيند؟

- با كساني كه نماز و تمام دين را به بازي مي گيرند حق دوستي نداريد:

يا ايها الذين ءامنوا لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزواً و لعباً من الذين اوتوا الكتاب من قبلكم و الكفار اولياء.

«57 / مائده»

اي كساني كه ايمان آورده ايد، كساني را كه دين شما را به مسخره و بازي مي گيرند از آنان كه پيش از شما به آنها كتاب داده شده و نيز كافران را دوست مگيريد.

- نماز منافقان پذيرفته نيست: [2] .

و لايأتون الصلوة الا و هم كسالي.

«54 / توبه»

و نماز نمي گزارند مگر با حال سستي و كاهلي.



[ صفحه 40]




پاورقي

[1] نخواندن نماز، بدخواندن، دير خواندن، گاهي خواندن و گاهي نخواندن ضايع كردن نماز است.

[2] نبايد تنها به نماز و روزه مردم فريفته شد زيرا منافقان، هم نماز مي خواندند و هم به ظاهر در راه خدا انفاق مي كردند، بلكه بايد نمازها و انفاق هاي منافق گرانه را از اعمال پاك و سازنده ي مؤمنان راستين بازشناخت. «تفسير نمونه جلد 7 صفحه 450».


بازگشت