مقدمه


از امام صادق عليه السلام مروي است كه حب الهي اگر به خلوتخانه ي دلي پرتو افكند، او را از هر فكر و ذكري جز او خالي مي سازد؛ چنانچه نه به هيچ يادي به جز ياد او مي پردازد و نه به چيزي جز او مشغول مي گردد. از اميرالمؤمنين علي عليه السلام منقول است كه فرمود: دوستي خدا آتشي است كه به هيچ چيز نمي گذرد مگر اين كه آن را مي سوزاند. نيز از آن حضرت كه خود مولاي عارفان و دلدادگان حضرتش مي باشد روايت شده كه فرمود: خداي تعالي را شرابي است كه به دوستان خود مي آشاماند و چون آشاميدند مست مي گردند و چون مست شدند به طرب و نشاط مي آيند و چون به طرب آمدند پاكيزه مي شوند و چون پاكيزه شدند گداخته مي گردند و چون گداخته شدند، از هر غل و غشي خالص مي شوند و چون خالص شدند در مقام طلب محبوب بر مي آيند و چون او را طلبيدند، مي بينند و چون يافتند به او مي رسند و چون رسيدند به او متصل مي شوند و چون وجود خودشان را در نزد وجود محبوب مضمحل ديدند از خود غافل مي شوند و به جز محبوب چيزي نمي بينند.

و گويند حق تعالي به داود نبي عليه السلام وحي فرمود كه «اي داود! بگو به دوستان من كه اگر



[ صفحه 122]



مردم از شما كناره گيري كنند چه باك، چون پرده و حجاب از ميان من و شما برداشته شد؛ تا اين كه به چشم بصيرت مرا مشاهده نموديد، بعد از آن كه دين خود را به شما دادم چه ضرري به شما مي رسد از آنچه كه از دنياي شما از شما گرفتم و چون شما رضاي مرا طالبيد چه خوفي از عداوت مردم داريد؟

اي داود! بگو هر كه مرا دوست بدارد، دوستش دارم و هر كه با من انس گيرد با او انس گيرم و هر كه همنشين من گردد با او مجالست كنم و هر كه مرا از ديگران برگزيند من هم او را برمي گزينم و هر كه اطاعت امر من كرد فرمانبردارش هستم. هيچ بنده اي مرا دوست نمي دارد مگر اين كه او را مقبول درگاه خود مي كنم. اي داود! هر كه مرا طلب كند، مي يابدم. به اهل زمين بگو كه دوستي غير مرا از دل خود بيرون نمايند و به سوي من بشتابند. هر كه مرا دوست دارد طينتش از طينت ابراهيم، خليل من، و موسي، كليم من، خلق شده است.» [1] .

هم چنين بدو وحي فرمود كه «اي داود! بر تو باد به استغفار در تاريكي شب تا هنگام سحرها. اي داود! چون تاريكي شب تو را فرا گرفت نگاهي به بالا آمدن ستارگان در آسمان بينداز و تسبيح گوي من باش و فراوان به ياد من باش تا من به ياد تو باشم. اي داود! همانا مردان با تقوي شب هايشان را نخوابند مگر آن كه نمازشان را براي من بگذارند و روزهاي شان را به پايان نرسانند مگر با ياد من.

اي داود! همانا عارفان سرمه ي بيداري شب به چشم هاي شان كشيده اند و شب را در قيام اند و رضاي مرا از اين رهگذر طالبند. اي داود! هر كس كه به شب نماز گزارد، آنگاه كه مردم در خوابند و فقط به خاطر من باشد. پس من به فرشتگانم دستور مي دهم تا براي او



[ صفحه 123]



استغفار كنند و بهشت من مشتاق او گردد. پس هر تر و خشكي براي او دعا مي كند.» [2] .


پاورقي

[1] رساله لقاء الله ص 129.

[2] همان.


بازگشت