اهميت آن از ديدگاه فقهي


سخن در اطراف عظمت اين عمل تشريعي دور مي زند چه بهتر كه از ديدگاه فقهي هم نظر اجمالي به آن افكنده باشيم. و فقهاي ما بالإتفاق اظهار مي دارند: «در وسعت وقت نماز، كسي كه بدون اذان و اقامه نماز را شروع كرده باشد پيش از ركوع مي تواند نماز را قطع نمايد و پس از انجام دادن اذان و اقامه، به نماز بپردازد»

اين موضوع كمال اهميت اين سنت الهي را مي رساند شايد روي همين جهت است كه در برخي از روايات وارد شده است عده اي از فقها در نمازهاي جهري (نمازهائي كه بلند و آشكار خوانده مي شوند)



[ صفحه 13]



مانند صبح، مغرب و عشاء به وجوب اذان و اقامه حكم نموده اند كه در نمازهاي جهري إعتناء و اهميت شارع به اعلام و تنبيه آن بيشتر بوده است و اذان و اقامه مي تواند در اين زمينه كمال مقصود و منظور شارع را فراهم سازد. در هر صورت اذان و اقامه از سنتهاي اصيل فقهي است كه ارزش و اعتبار اجتماعي آن اهميت آن را بيشتر تثبيت مي كند چون صداهاي اذان كه از ممالك اسلامي و شهرهاي آن طنين افكن مي شود يك نوع تمايز و خصوصيت كشور اسلامي را مي رساند. و به صورت مستقيم مجد و عظمت روحي مسلمانان را در پيش چشم ديگران مجسم مي سازد و شاهد اين گفتار اعتراف صريح وزير امور خارجه و مستعمرات اسبق يكي از كشورهاي استعمارگر اروپائي (انگلستان) است كه چنين اظهار داشت «تا هنگامي كه نام محمد در مأذنه ها بلند است و تا كعبه پا برجاست و تا قرآن رهنما و پيشواي مسلمانان است امكان ندارد پايه هاي سياست ما در سرزمينهاي اسلامي استوار و برقرار گردد.» [1] .


پاورقي

[1] شبهات حول القرآن، تاليف استاد غزالي، ص 7. گوينده ي اين سخن از گلادستون مي باشد.


بازگشت