رهنمودها


از عيسي عليه السلام پرسيدند: با چه كساني هم نشين شويم؟ گفت: با آن كس كه ديدارش خدا را به يادتان آورد و گفتارش بر دانشتان بيفزايد [1] .

به راستي يكي از راه هاي تحول دروني - بلكه مؤثرترين آن ها - هم نشين شدن و هم نفس بودن با كساني است كه دم مسيحايي دارند، آنان كه خود لذت مناجات هاي شبانه را چشيده اند و به يك دم و با يك نفس، نفس هاي خموده و روح هاي مرده را به جوش و خروش مي آورند. آنان كساني اند كه خود به مرز يقين رسيده [2] و از پس پرده ها باخبرند. آن مردان آسماني با يك نگاه به عمق وجود ما پي برده و از درد و درمان ما آگاه مي گردند؛ اما افسوس كه چنين دردمندان دردآشنايي بسيار اندكند [3] و دست ما به آساني به آسمان پر ستاره ي معرفت آنان نمي رسد. كسي چه مي داند؛ شايد هم چنين كساني را ديده باشيم، اما به سبب غفلت از خود و از وجود آن ها، بي تفاوت از كنارشان گذشته باشيم. در نيايش با شكوه ندبه، آن محبوب دل ها



[ صفحه 52]



- امام عصر (عج) - را صدا مي زنيم و از فقدانش به خودش گلايه مي بريم و با آهنگي اندوهگين مي گوييم: جان من فدايت كه از جمع ما بيرون نيستي [4] .

اين آموزه ي آسماني به ما مي آموزد كه امام عصر (عج) در ميان ماست، هر چند او را نمي شناسيم، چنان كه برادران يوسف به هنگام قحطي و خشك سالي در شهر مصر برادر را ديدند و نشناختند [5] .

اينك كه با صد حسرت و افسوس دستمان از دامان آن عزيز كوتاه است و چشمانمان از ديدن و يا شناختن محروم چه بايد كرد؟

بايد از خدا فرجش را خواست و در غيابش به كساني روي آورد كه بوي پيراهن او را با نفس هاي گرمشان به مشام مي رسانند.

هم دمي، هم نفسي و هم نشيني با اينان نيز ما را به شهر حضور - گرچه از راه دور - راه مي دهد. اي كاش مي توانستيم هر روز پاي صحبتشان بنشينيم و شيريني مناجات را از چشمان آسماني شان بچشيم!

اگر ديدار با آن محبوب دل ها برايمان روي ندهد و هم نشين شدن با دوستان او برايمان ميسر نگردد، با شنيدن شكوفه هاي عطرآگين حضور از زبان و قلم آنان مي توانيم لحظه هايي را با آنان به سر بريم، بلكه نفس گرمشان يخ هاي وجود ما را به آبي حيات بخش مبدل گرداند.


پاورقي

[1] «قيل لعيسي عليه السلام: يا روح الله من نجالس؟ قال: من يذكركم الله رؤيته و يزيد في علمكم منطقه» (بحارالانوار، ج 1، ص 203).

[2] «باشروا روح اليقين» (ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 346).

[3] «أولئك والله الأقلون عدداً» (ابن ابي الحديد، همان، ج 18، ص 346).

[4] «بنفسي أنت من مغيب لم يخل عنا» (مفاتيح الجنان - دعاي ندبه).

[5] (فعرفهم و هم له منكرون) (يوسف (12) آيه ي 58).


بازگشت