برقراري عدالت


عدالت از نظر لغوي به معناي مساوات و برابري بين مردم است و نماز در اين رابطه نقش بسزا و مؤثري را ايفا مي كند؛ در اين جا نظر علامه طباطبايي را نسبت به ايجاد عدالت فردي و رابطه آن با نماز مطرح كنيم:

علامه طباطبايي(ره) در تفسير آيه 106 سوره مائده مي فرمايد:

«يا اَيُّهَاالَّذينَ امَنوُا شَهادَةُ بَيْنِكُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَكُمُ الْمُوْتُ حينَ الْوَصِيَّةِ اثْنانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ»

چنين استنباط مي كند. [1] : عدالت فردي زيربناي عدالت اجتماعي است. در جامعه اي كه مردم با هم زندگي مي كنند، بايد از دستاورد و كوشش هاي يكديگر سود برند و چون بدون عدالت فردي، بنياد جامعه نمي توانند دوام داشته باشد، در نتيجه كسب عدالت فردي جهت رسيدن به عدالت اجتماعي لازم و ضروري است.

سپس از آيه 2 از سوره طلاق استفاده مي كند و از آن جا كه قرآن مي فرمايد: «وَاَشْهِدوا دَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ اَقيمُوالشَّهَدَةَ للهِ ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مِنْ كانَ يُؤمِنُ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ...» چنين نتيجه مي گيرد: آن افرادي كه به عنوان شاهد در دادگاه حضور مي يابند و يا در هنگام وصيت حاضران، بايد متصف به عدالت باشند مراد از عدالت همان اعتدال و حد متوسط ميان افراط و تفريط است كه آن هم در يك جامعه ديني معنا مي يابد؛ در جوامع غيرديني كه ايمان ملاك شهادت نيست، عدالت معنايي ندارد. بنابراين، براي رفع خصومت در يك جامعه ديني، ضرورتاً وجود افراد عادل شاهد امري حياتي است و انسان هاي عادل نيز كساني هستند كه گرد معاصي و منكرات نگردند. آن گاه به آيه 31 سوره نسا استدلال كرده و حد نصاب عدالت فردي را از آن استنباط مي كند. «اِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُم سَيِئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخِلاً كَريماً»؛

چنان چه از گناهي كه شما را از آن نهي كرده اند، دوري گزينيد، ما از گناهان شما در مي گذريم و شما را به مقامي بلند و نيكو مي رسانيم.

پس علامه(ره) بر اين مسئله تأكيد مي كنند كه آن چه در بحث عدالت فردي كه يكي از شرايط شهود شاهدان در محكمه يا در حضور وصيت كننده است، عدالت فقهي است و اين همان ملكه راسخه اي است كه حد نصاب خواهد بود. سپس، علامه باز هم تأكيد مي كند كه اين حداقل عدالت كه در رفع نيازهاي حقوقي جامعه ضروري است، چگونه به دست مي آيد يا شناخته مي شود؛ ايشان مي فرمايند: ملكه عدالت (عدالت فردي) فقط از راه تزكيه به دست مي آيد و راه تزكيه نيز، مواظبت بر نمازهاي پنج گانه و شركت در جماعت مسلمانان است، پس مي افزايند: آن كس كه بر حفظ نمازش تأكيد ندارد، نمي تواند عادل باشد و آن كه عادل نباشد، اصلاح طلب هم نيست. در واقع؛ علامه(ره) نماز را علت ايجاد عدالت فردي و عدالت فردي را زير بناي عدالت اجتماعي و اصلاح طلبي مي دانند. [2] .

احمد بن محمد از ياران امام رضا عليه السلام مي گويد: براي آن حضرت نامه نوشتم و در آن توضيح خواستم: اي امام بزرگوار! فدايت شوم، منظور از فايده و سود درآمد و حدود آن چيست؟ بر من منت بگذار و نظر و فتواي خود را در اين باره بيان كن تا مرتكب عمل حرام و گناهي نشوم كه سبب باطل شدن نماز و خراب شدن روزه من گردد.

امام رضا عليه السلام در پاسخ نامه من نوشت: فايده و سود، درآمدي است كه از راه تجارت و كشاورزي به دست مي آوري [3] و بايد خمس آن را پرداخت كني.


پاورقي

[1] تفسير الميزان، ج6، ص 203 به بعد.

[2] تفسير الميزان، ص 206.

[3] وسائل الشيعه، ج6، ص 350.


بازگشت