اسلام، بهترين طريق هدايت


«اسلام دين فطرت است و بزرگ ترين امتيازش اين است كه دائم با فطرت و در مسير فطرت حركت مي كند و از هر جهت با آن سازگار است. دين اسلام در تربيت روح بشر نقش بسيار بالايي دارد؛ در اين دين آسماني معالجه و هدايت انسان اصل است و از هيچ تلاش و كوششي در اين راه دريغ نمي ورزد. جسم و عقل و روح و روان انسان و زندگي مادي و معنوي او را در روي زمين زير نظر مي گيرد. اسلام همه هستي بشر را و هر چه در آن هست، دريافت مي كند و به تمام ابعاد آن توجه لازم دارد و اين موجود ملكوتي را با كمال دقت مورد لطف و عنايت قرار مي دهد.» [1] ما بنا بر اعتقاد و تفكر ديني خود عقيده داريم اسلام با برخورداري از ويژگي «جامعيّت» و «وسعت جهان شمول» و «قابليت انطباق با اوضاع و احوال مختلف و نيازهاي جديد»، يك آئين جهانيست و هر كس كه منكر آن است به عنوان محقق و با در دست داشتن قوانين و اصول فلسفه تاريخ و جامعه شناسي و جهان بيني درست، ميزان دگرگوني را كه اين آئين الهي در يك جامعه منحط بدوي به وجود آورد و سپس امواج اين تحول اساسي و زيربنايي را كه از همين جامعه كوچك و بي مقدار و خشك و خشن، به مناطق وسيعي از جهان گسترش يافت، محاسبه كند و خلاقيّت و دگرگون سازي اين مكتب را با توانايي آفرينندگي ساير مكاتب در يك تناسب مستقيم حساب كند، بايد در گوشش چنين زمزمه كرد:



ترسم نرسي به كعبه اي اعرابي

كاين ره كه تو مي روي به تركستان است



اروپائيان نيز در مورد اسلام و تعاليم اسلامي و نقش اسلام در پيشبرد جوامع اسلامي در زمينه علم و صنعت و پيشرفت آن ها در زمان هاي گذشته، سخنان بسياري در تعريف و تمجيد اين دين جهاني و الهي گفته اند: «مورخ بزرگ لوترب ستودار در كتاب «دنياي اسلامي كنوني» مي نويسد: حكومت هاي اسلامي در سه قرن اول به خوبي پيشرفت كردند و از اكثر ممالك جهان از حيث تمدن و عمران و آباداني و مسجد و دانشگاه جلو افتادند. اين ممالك مخزن حكمت و علوم پيشينيان بود و نور خود را طي اين مدت به اروپا مي تابانيد.» ليودوروش مي گويد: «اسلام دين فطري و اقتصادي و انساني و ادبي است، تمام قوانين موضوعه ما در اسلام است، من به سراغ ديني رفتم كه جول سيمون آن را دين طبيعي ناميد. ديدم چنين ديني اسلام است. ديدم كه اين دين تأثير زيادي در دل مسلمانان دارد، آن ها را رشيد و شجاع و كريم بار آورده و در طرف داري از خير و ترحم و نيكي در دنيايي كه جز شرّ و لهو و دروغ نمي شناسد و مسلمانان به گونه اي هستند كه منتهاي آرزوي فلاسفه بزرگ است.» [2] .

و بالاخره اين كه دين اسلام به همه چيز در جامعه به طور همه جانبه مي نگرد و انسان مي تواند با الهام گرفتن از تعاليم اسلام به محتواي زندگي خود در اين دنيا جهت داده و در آخرت نيز دل شاد و خوشنود از اين نوع زيستن باشد.


پاورقي

[1] اسلام و تحولات زندگي با اندكي تصرف، ص 338، ن، محمد قطب م، محمدعلي عابدي.

[2] به نقل از كتاب راه تكامل، ص403 ن، استاد احمد امين م، احمد نجفي.


بازگشت