پيدايش روح رحمت و رأفت در اجتماع


نماز، سبب مي شود كه در روابط خود با ديگران، اساس كار را بر رحمت قرار دهيم و خشم و غضب را براي موارد استثنايي بگذاريم، چنان كه خداي تعالي، رحمان و رحيم است و رحمتش بر غضبش پيشي گرفته است. با توجه به آن كه خدا هم رحمت واسعه دارد و هم رحمت خاصه و در نماز، بارها رحمان و رحيم بودنش را ياد مي كنيم، اين تعليم اجتماعي را از نماز مي گيريم كه نسبت به همه انسان ها؛ يعني خواهران و برادران هم نوع خود رحمت عام داشته باشيم و به يكديگر مهر بورزيم و نسبت به همه مسلمانان و برادران و خواهران خود، رحمت خاص نشان دهيم.

در آيه بيست و نهم از سوره مباركه فتح خداي تعالي، برخي از اوصاف برجسته پيغمبراكرم صلي الله عليه وآله وسلم و مؤمناني را كه ملازمان حقيقي و تربيت شدگان او بودند، ذكر فرموده است:

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ اَشِّداءُ عَلَي الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَريهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثرِ السُّجُودِ. [1] .

يعني فرستاده خدا، محمد و كساني كه همراه او هستند، بر كافران، سخت گير و خشن و در ميان خود، مهربان و نرم رفتارند. آنان را مي بيني كه با هم ركوع و سجود مي كنند و در پرستش خدا هماهنگ هستند. روزي، از معبود يگانه مي جويند، خواستار خوشنوديش هستند و نشانه هاي صلاحشان از اثر سجده در چهره هايشان پديدار است.

از اين آيه به دست مي آيد كه اوصاف نيكوي مؤمنان، مجموعه به هم پيوسته اي است كه به سلامت جامعه منتهي مي گردد. همراهي با رهبر و پيروي از او، رحيم بودن نسبت به هم نوع مسلمان، شديد بودن نسبت به دشمنان دين، ركوع و سجود در برابر پروردگار، كار و كوشش براي كسب حلال و درآمدي كه آن را بتوان فضل خدا شمرد، و درخواست خوشنودي كردگار، همه به هم مربوطند. ادامه اين آيه، به ما مي گويد كه همين صفات ارزنده بود كه موجبات رشد و شكوفايي و استواري جامعه نوپاي اسلام را فراهم كرد.

مطمئناً اين ويژگي ها بود كه موجب بالندگي و استقامت جامعه مسلمانان شد، به ويژه از نماز كه بايد آن را زمينه ساز صفات نيكوي ديگر به حساب آورد از آن كه خيرالعمل است. آيه «تَريهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً»: «آنان را راكع و ساجد مي بيني» نشان مي دهد كه همه اين صفات را بايد از ناحيه ركوع و سجود آنان در برابر آفريدگار ببينيم. اگر از رهبر اطاعت مي كنند، آن را از نماز آموخته اند. اگر رحيم و شديدند، از نماز است، اگر در پي روزي حلال اند و به خاطر حرام در جامعه ايجاد كدورت و بي نظمي و ناامني نمي كنند و دچار قساوت قلب نمي گردند، از نماز است. اگر رقيق القلب و اهل رحمت اند و مهر و مودت را در ميان خود نگه مي دارند، از نماز است.

اگر آماده جانبازي در راه خدا و كشور هستند، به خاطر محبت به خدا و حفظ ارتباط با او از طريق نماز است. اگر از رهبري اطاعت و پيروي مي كنند و در نتيجه، يكپارچگي، توان و امنيت جامعه اي محفوظ مي ماند، از نماز است. اگر به سلامت اعتقادي و اجتماعي مي رسند، از نماز است.

مسلمانان در پايان نماز هدف خود را از نماز اعلام مي دارند، مي گويند: صلح طلبيم نه جنگ طلب. با همه بندگان صالح خدا در حال صلح و آشتي هستيم.

در سلام مي گوييم:

السّلام علينا و علي عبادالله الصالحين.

يعني: ما با هيچ بنده اي از بندگان صالح خدا سر جنگ و ستيز نداريم و همه را دوست داريم.

ملاحظه مي فرماييد كه شارع مقدس اسلام، چگونه برنامه هاي تربيتي، اجتماعي خود را در پيكر نماز قرار داده است و آن ها را از طريق اين برنامه شبانه روزي به اجرا در مي آورد. آيا بر چنين شريعت و چنان برنامه هايي آفرين نبايد گفت؟!


پاورقي

[1] الفتح، 28 و 29.


بازگشت