اسرار نيت
و آن پيش عامه عزم بر اطاعت است طمعاً يا خوفاً: يدعون ربهم خوفاً و طمعاً. [1] .
و در نزد اهل معرفت، عزم بر اطاعت است هيبتاً و تعظيماً: فاعبد ربك كانك تراه، و ان لم تكن تراه فانه يراك.
و در نزد اهل جذبه و محبت، عزم بر اطاعت است شوقاً و حباً: قال رسول الله صلي الله عليه و آله: افضل الناس من عشق العبادة فعانقها و احبها بقلبه... الحديث. [2] و قال الصادق عليه السلام: و لكني اعبده حبا له عزوجل، و تلك عبادة الكرام [3] - و في رواية: «و هي عبادة الاحرار».
و در نزد اوليا عليهم السلام، عزم بر اطاعت است تبعاً و غيراً، بعد از مشاهده ي جمال محبوب استقلالاً و ذاتاً، و فناي در جناب ربوبيت ذاتاً و صفةً و فعلاً. و اينكه جناب صادق فرمود: «من عبادت حق مي كنم حبا له» شايد مقامات معمولي آن سرور باشد، چنانچه شيخ عارف كامل ما، دام ظله، مي فرمود. و اين نحو عبادت از خواص آنها است و در بعض حالات، چنانچه از رسول اكرم حديث است كه فرمود: لي مع الله حالة لا يسعها ملك مقرب و لا نبي مرسل. [4] و نقل عن الصادق عليه السلام، انه كان ذات يوم في الصلوة
[ صفحه 75]
فخر مغشياً عليه فسئل عن ذلك. قال: ما زلت اكر رها حتي سمعت من قائلها. [5] .
قال الشيخ الكبير شهاب الدين: كان لسان جعفر الصادق عليه السلام في ذلك الوقت كشجر موسي عليه السلام عند ندائه منها باني انا الله. [6] و چنين نمايد كه صلوة معراج نيز چنين بوده، چنانچه از روايت علل [7] ظاهر مي شود.
و ببايد دانست كه نيت از اهم وظايف قلبيه است كه صورت كماليه ي عبادات به آن است؛ و نسبت آن به صورت اعمال، نسبت باطن به ظاهر و روح به بدن و قلب به قالب است.
و از اهم وظايف و اشد شرايط آن بر عامه، تخليص آن است. و كمتر نيتي اخلاص حقيقي تواند داشت؛ بلكه خلوص مطلق از اعلي مدارج اولياء كمل است، زيرا كه اخلاص عبارت از تصفيه ي عمل از مطلق شوب غير حق است.
و آن در عبادت عامه، تصفيه از شرك جلي و خفي است، از قبيل ريا و عجب و افتخار: الا لله الدين الخالص. [8] .
و در عبادت خواص، تصفيه ي آن است از شوب طمع و خوف كه در مسلك آنها شرك است.
و در عبادت اصحاب قلوب، عبارت است از تصفيه ي از شوب انانيت و انيت، كه در مسلك اهل معرفت شرك اعظم و كفر اكبر است: «مادر بتها بت نفس شما است». [9] .
[ صفحه 76]
و در عبادت كمل، عبارت است از تصفيه ي آن از شوب رؤيت عبوديت و عبادت، بلكه رؤيت كون؛ چنانچه امام عليه السلام فرمود: «قلب سليم آن است كه ملاقات كند حق را و در آن احدي سواي حق نباشد.»
پس، وقتي سالك الي الله قدم بر فرق حظوظ خود بلكه خود و عالم نهاد و خود را يكسره خالص كرد از رؤيت غير و غيريت و در قلب او جز حق جايگزين نشد و بيت الله را از بتها به دست ولايت خالي كرد و از تصرف شيطان تهي نمود، دين او و عمل او و باطن و ظاهر او براي حق خالص شود. و حق تعالي چنين ديني را براي خود اختيار فرموده: و كل قلب فيه شك او شرك فهو ساقط.
پاورقي
[1] «پروردگارشان را از روي ترس (از عذاب) و طمع (به بهشت) مي خوانند.» (سجده / 16).
[2] رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: برترين مردم كسي است كه به عبادت عشق ورزد، آن را در آغوش كشد و به دل دوست بدارد) حديث ادامه دارد. اصول كافي، ج 3، ص 131، كتاب الايمان و الكفر،) (باب العبادة)، حديث 3.
[3] «امام صادق عليه السلام فرمود:... اما من او را به جهت دوست داشتن او عبادت مي كنم، و اين عبادت كريمان (و در روايتي: آزادگان) است.» پاورقي شماره ي 9.
[4] «مرا با خدا حالتي است كه نه هيچ فرشته ي مقربي و نه پيامبر فرستاده شده اي گنجايش آن را ندارد.» الاربعين، مجلسي، ص 177، شرح حديث 15. (با اين تفاوت كه در اين كتاب به جاي كلمه ي «حالة»، «وقت» آمده است).
[5] «از امام صادق عليه السلام حكايت شده است كه روزي در نماز بود، بيفتاد و از هوش برفت. از او سبب پرسيدند. فرمود: " پيوسته آن (آيه) را تكرار مي كردم تا آنكه آن را از گوينده اش شنيدم ".» الاصطلاحات، ص 120. محجة البيضاء، ج 1، ص 352.
[6] «شيخ كبير، شهاب الدين سهروردي، گفته است: زبان جعفر صادق عليه السلام در آن هنگام همانند درخت موسي عليه السلام بوده است آنگاه كه خداوند از (طريق) آن نداي «اني انا الله» سر داد.» دو منبع پيشين.
[7] علل الشرائع، ص 312، باب 1، حديث 1.
[8] «هان، كه دين خالص فقط از آن خداست.» (زمر / 3).
[9] مادر بتها بت نفس شماست / زانكه آن بت مار و اين بت اژدهاست. مثنوي، دفتر اول، ص 22.