در احوالات پيشوايان ديني و رهبران الهي...


و چنانچه در احوالات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) از عايشه نقل شده كه گويد:

«كان رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) يحدثنا و نحدثه، فاذا حضرت الصلاة فكأنه لم يعرفنا و لم نعرفه.» [1] .

«رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) چنان بود كه با ما گفتگو مي كرد و ما با او سخن مي گفتيم، ولي چون وقت نماز مي شد ديگر چنان بود كه نه او ما را مي شناخت و نه ما او را مي شناختيم.»

و از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:

«كان رسول الله (عليه السلام) لا يؤثر علي الصلاة عشاءا و لا غيره و كان اذا دخل وقتها كأنه لا يعرف اهلا و لا حميما.» [2] .

«رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) چنان بود كه خوراك شب و هيچ



[ صفحه 33]



چيز ديگري را بر نماز مقدم نمي داشت، و چنان بود كه چون وقت نماز داخل مي شد گويا خانواده و دوستي را نمي شناخت.»

در احوالات اميرالمؤمنين آمده است كه:

«كان اذا حضر وقت الصلاة تلون و تزلزل، فقيل له: مالك؟ فقال: جاء وقت امانة عرضها الله علي السماوات و الارض و الجبال فأبين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان، و أنا في ضعفي فلا أدري احسن اداء ما حملت أولا.» [3] .

چنان بود كه چون وقت نماز مي شد دگرگون و متزلزل مي شد، و به آن حضرت عرض شد:

شما را چيست؟

امام فرمود:

«وقت امانتي آمد كه خدا بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرد و آنها از حمل آن خودداري كرده و پروا كردند و انسان آن را حمل كرد، و من با ناتواني خود، نمي دانم به خوبي از حمل آن برمي آيم يا نه؟»

و در احوالات امام سجاد (عليه السلام) نقل كرده اند كه:

كان (عليه السلام) اذا حضرت الصلاة اقشعر جلده و اصفر لونه، و ارتعد كالسعفة.» [4] .

«آن حضرت (عليه السلام) چنان بود كه چون وقت نماز مي رسيد پوست بدنش مي لرزيد، و رنگش زرد مي شد، و بدنش همچون شاخه يدرخت مي لرزيد.»

و در مقابل اين عنوان، ضايع كردن نماز و استخفاف به آن است. چنانچه در تفسير آيه يشريفه ي: «فخلف من



[ صفحه 34]



بعدهم خلف اضاعوا الصلاة» [5] «از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:

«اضاعوها بتاخيرها عن مواقيتها.» [6] .

«با تأخير از وقت نماز آن را ضايع و تباه كردند.»

و در تفسير آيه يشريفه ي:

«فويل للمصلين، الذين هم عن صلاتهم ساهون» [7] .

از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:

«تاخير الصلاة عن اول وقتها لغير عذر.» [8] .

«يعني تأخير نماز از اول وقت بدون عذر.»

و در روايت ديگري از اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمده كه فرمود:

«ليس عمل احب الي الله من الصلاة فلا يشغلنكم عن اوقاتها شي ء من امور الدنيا، فان الله عزوجل ذم اقواما فقال: الذين هم عن صلاتهم ساهون» يعني انهم غافلون استهانوا بأوقاتها.» [9] .

«عملي در پيشگاه خدا محبوبتر از نماز نيست، پس مبادا سرگرم كند شما را از اوقات نماز چيزي از كارهاي دنيا كه خداي عزوجل مردماني را مذمت و نكوهش كرده و فرموده: «و آنان كه از نماز خود بي خبرند» يعني غافلند و اوقات نماز را سبك شمارند.»

و از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمود:

«خصلتان من كانتا فيه و الا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب!



[ صفحه 35]



قيل: و ما هما؟ قال: الصلاة في مواقيتها و المحافظة عليها والمواساة.» [10] .

دو چيز است كه اگر در كسي نبود از او كناره گيري كن، پس كناره گيري كن، پس كناره گيري كن، عرض شد: آن دو چيست؟ فرمود: نماز در وقت هاي آن و محافظت و مواظبت بر آن، و ديگري مواسات و همدردي (با برادران ديني).

و در نامه اي كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) كه به محمد بن ابي بكر مي نويسد آمده است:

«ارتقب وقت الصلاة فصلها لوقتها، و لا تعجل بها قبل الفراغ، و لا تؤخرها عنه لشغل.» [11] .

«مراقب وقت نماز باش و آن را در وقت برگزار كن، و پيش از فراغت بدان شتاب مكن، و به خاطر كار ديگري آن را از وقت خود تأخير مينداز.»


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 84، ص 258.

[2] مجموعه يورام، ج 2، ص 78.

[3] بحارالانوار، ج 84، ص 247.

[4] همان مدرك.

[5] سوره يمريم، آيه ي59 يعني پس از ايشان بازماندگاني آمدند كه نماز را ضايع كردند.

[6] مجمع البيان، ج 6، ص 519.

[7] سوره يماعون، آيه ي4 - يعني واي بر نمازگزاران، آنها كه از نمازشان بي خبرند.

[8] بحارالانوار ج 83، ص 6.

[9] بحارالانوار، ج 10 ص 100.

[10] بحارالانوار ج 77، ص 392 و ج 83، ص 12.

[11] بحارالانوار، ج 83، ص 14.


بازگشت