احكام و آداب نمازشب


1- نمازشب مجموعاً يازده ركعت است كه ده ركعت آن هر دو ركعت به يك سلام خوانده مي شود و يك ركعت به يك سلام.

2- هشت ركعت از يازده ركعت را بايد به نيت نمازشب خواند و دو ركعت آن را به نيت نمازشفع و يك ركعت آن را به نيت نماز وتر.

3- فضيلت نمازهاي شفع و وتر بيش از هشت ركعتي است كه به نيت نمازشب خوانده مي شود.

4- انسان مي تواند فقط به نماز شفع و وتر اكتفا كند و هشت ركعت را نخواند.

5- اگر وقت براي اداء نمازشب تنگ باشد فقط به نماز وتر اكتفا كند.

6- وقت نمازشب از اول نيمه شب است تا طلوع صبح صادق.



[ صفحه 42]



7- افضل آن است كه نمازشب به هنگام سحر خوانده شود و هنگام سحر عبارت است از يك سوم آخرشب، و هر قدر به صبح نزديكتر باشد افضل خواهد بود.

8- جايز است انسان نمازشب را نشسته بخواند حتي در حال اختيار ولي اگر مي خواهد نشسته بخواند بهتر آن است كه هر دو ركعت نشسته را يك ركعت ايستاده حساب كند.

9- شخص مسافر مي تواند نمازشب را پيش از نيمه شب بخواند.

10- جواني كه مي ترسد خواب بماند و نمازشب از او فوت شود مي تواند نمازشب را پيش از نيمه شب بخواند.

11- همه ي كساني كه براي خواندن نمازشب بعد از نيمه شب عذري دارند مانند سالخوردگي يا كسي كه از سرد شدن هوا مي ترسد و يا از جنب شدن در خواب بيم دارد و مانند اينها، مي تواند نمازشب را قبل از نيمه شب بخواند.

12- خواندن سوره در ركعت هاي نمازشب لازم نيست و مي تواند فقط به خواندن سوره ي حمد اكتفا كند.

13- مستحب است كه نمازشب را بلند بخواند تا اگر از خانواده اش كسي مي خواهد به نمازشب برخيزد بيدار شود.

14- اگر نماز شب از كسي فوت شد مي تواند قضاي آن را در روز بجا آورد. [1] .



[ صفحه 43]



يك تذكر مفيد:

قضاي نمازشب را، نيز فضيلت بسيار است، چنانكه از امام صادق عليه السلام روايت است كه شخصي به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم چه بسا اتفاق مي افتد كه يك، دو، يا سه ماه نماز شب از من فوت مي شود و من آن را به روز قضا مي كنم. آيا اين كار جايز است؟

فرمودند: به خدا قسم اين كار مايه ي روشني چشم تو است. و اين جمله را سه بار تكرار كرد.

رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم فرمودند: خداي تعالي به بنده اي كه قضاي نمازشب را به جاي مي آورد مباهات مي كند و مي فرمايد:

اي فرشتگان، اين بنده چيزي را كه به او واجب نكرده ام قضا مي كند. گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.



[ صفحه 44]




پاورقي

[1] شمع سحر، ص 29.


بازگشت