نماز سبك و مهريه ي سنگين


درباره ي سبك شمردن نماز و اهميت ندادن به آن، به اين داستان توجه كنيد.

روزي عربي وارد مسجد پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله شد و با عجله دو ركعت



[ صفحه 302]



نماز خواند، در حالي كه آداب و شرايط و اركان آن را رعايت نكرد و در قرائت و حروف و كلمات ديگر آن، هيچ دقتي به عمل نياورد.

آنگاه براي دريافت مزد نمازي كه خوانده بود، دست هايش را به سوي آسمان بلند كرد و گفت:

خدايا! «اعلي عليين» و درجات بالاي بهشت را روزي من كن، قصري زرين و بزرگ با تمام امكانات نصيب من گردان و چهار حوريه از بهترين و زيباترين حوريان بهشت را به من عطا فرما».

اتفاقا امام چهارم زين العابدين عليه السلام در آن جا حضور داشت و از نماز خواندن شتاب زده و درخواست نمودن اعرابي و اين مزد بي پايان را از خداوند شنيد.

آن حضرت خطاب به او كرد و فرمود: «اي برادر عرب! كابين و ازدواج بزرگي را (در برابر اين عمل ناچيزت از خداوند متعال) طلب مي كني!

يعني نمازي كه تو با اين كوتاهي و كم توجهي خواندي شايستگي درخواست بهترين نعمت ها و زيباترين حوريان و عالي ترين مكان ها را از درگاه خداوند متعال ندارد. [1] .


پاورقي

[1] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 154. چهل داستان درباره ي نماز، ص 21.


بازگشت