بعد از آن كه فضيلت نماز اول وقت را بيان كرديم و روايت هايي كه در اين خصوص از حضرت رسول صلي الله عليه و آله و امامان پاك عليهم السلام رسيده بود،



[ صفحه 289]



متذكر شديم، به نقل داستان زني كه دائم نماز خود را در اول وقت مي خواند و بر كارهاي ديگر مقدم مي داشت و خداوند در عوض، تمام مشكل هاي او را به آساني حل كرد مي پردازيم.

نقل شده است كه: روزي واعظي بالاي منبر، مردم را موعظه و نصيحت مي كرد، در ضمن مردم را هم، تشويق به نماز اول وقت مي نمود و مي گفت:

اي مردم! نماز اول وقت را بر كارهاي دنيايي خود مقدم بداريد، هر زن و مردي كه مواظبت بر نماز اول وقت كند و آن را بر همه ي كارهاي خود، مقدم بدارد، قلبش نوراني مي شود و خداوند امور دنيا و آخرت او را كفايت مي كند، كارهايش را اصلاح و او را از شر اشرار و دشمنان حفظ مي نمايد.

زني پاك دل پاي منبر بود و حرف هاي او را شنيد. پس از آن، تصميم گرفت كه هميشه نماز را اول وقت بخواند و كارهايي كه مربوط به دنياست بعد از آن انجام دهد.

از قضا روزي براي پختن نان خمير كرده و تنور را روشن نموده بود. در همين موقع كودك او هم، شروع به گريه كرد و از طرف ديگر، صداي اذان نماز هم بلند شد و بايد همه اين كارها را در عرض هم انجام مي داد. حيران و سرگردان ماند كه چه كند.

در اين حال فكر كرد و گفت: بايد نماز اول وقت را مقدم دارم و بعد از آن، بچه را شير دهم و در مرحله سوم مشغول پختن نان شوم. از اين جهت اول نماز را شروع كرد.

در اين هنگام، شيطان عصباني شد و كينه اين زن را به دل گرفت،



[ صفحه 290]



حسادت او به جوش آمد كه اين زن چقدر به نماز اول وقت، اهميت مي دهد.

با خود گفت: بايد از راه مكر و حيله، كاري كنم كه اين زن نماز خود را بشكند. به دنبال اين فكر بچه او را برداشت و در تنور آتش انداخت. صداي گريه ي بچه بلند شد و به گوش مادر رسيد. قلب مادر از اين عمل، آتش گرفت، غم هاي عالم به او روي آورد، نزديك بود نمازش را قطع كند.

يك مرتبه به خود آمد و گفت: اين، عمل شيطان است، من بايد نماز را به آخر برسانم و بدون توجه به گريه ي بچه، نماز را در اول وقت با خضوع و خشوع به انجام رسانيد. بعد از فارغ شدن از نماز، فورا لب تنور آمد و به داخل آن، نگاه كرد كه ببيند چه بر سر بچه آمده است.

در اين هنگام منظره عجيبي را مشاهده كرد! ديد بچه، در ميان آتش مشغول بازي كردن است؟! فورا سجده شكر به جاي آورد و بعد از آن، فرزندش را از تنور بيرون آورد و شير داد و بعد از آن، مشغول پختن نان شد. [1] .

خواننده عزيز! اگر كار براي خدا و به دستور او باشد، خودش به فرياد انسان مي رسد و نمي گذارد بنده ي مؤمنش در رنج و ناراحتي به سر برد.

اين زن، براي رضايت خداوند متعال كار كرد و خداي عزيز و مهربان هم بچه اش را از آتش نجات داد.

در ضمن بايد توجه داشته باشيم كه حسد و كينه شيطان درباره ي



[ صفحه 291]



انسان تا چه حد است، چگونه او سعي و حيله مي كند تا انسان را از نماز و حق منصرف كند و براي اين كه نماز اول وقت به آخر نرسد، چه حيله هايي انجام مي دهد.

خداوند در قرآن مجيد درباره ي دشمني شيطان با انسان، چنين مي فرمايد: «بدانيد كه شيطان دشمن شما است، شما هم با او دشمن باشيد و او را دوست خود نگيريد!» [2] .



[ صفحه 292]