وقت نماز


انسان اگر مي خواهد بيشتر، از عمرش سود و لذت ببرد بايد در تمام برنامه هاي زندگيش وقت شناس باشد، به وقت غذا بخورد، به وقت بخوابد و استراحت كند، به وقت به كار و فعاليت بپردازد، به وقت تحصيل علم و دانش كند، به وقت ازدواج نمايد؛ زيرا اين موارد اگر قبل از وقت انجام گيرد لذت چنداني ندارد و اگر بعد از وقت انجام گيرد چندان سودي نخواهد داشت.

نماز و عبادت پروردگار هم، اگر به وقت انجام گيرد به تكليف و دستور الهي عمل شده است و ثواب و پاداش بزرگي براي نمازگزار خواهد داشت. ولي اگر قبل از وقت انجام گيرد باطل است و اگر بعد از اول وقت انجام گيرد بي خاصيت است و اثر نماز اول وقت را نخواهد داشت.

هنگامي كه وقت نماز فرا رسيد، بايد مؤمنان به عبادت پروردگار



[ صفحه 267]



بپردازند و از اين كه با آمادگي و طهارت كامل، به راز و نياز با خداوند عالم جهان هستي مي پردازند بايد خوشحال باشند.

ايشان بايد چنين فكر كنند كه اگر بزرگي با آنان وعده ي ديدار گذاشت تا ايشان را غرق در نعمت هاي خود نمايد، چه حالي خواهند داشت. حتما خود را از قبل آماده مي كنند، ساعت ها و روزها انتظار رسيدن زمان ديدار را مي كشند.

در مورد نماز نيز چنين حكمي صادق است. تو بايد قبل از راز و نياز با آفريدگار جهان، از آمادگي كامل برخوردار باشي تا دعاهايت بهتر در تيررس اجابت قرار گيرد.

هرگز نعمت هاي حق تعالي را از الطاف بزرگان و اميران كمتر تلقي نكني؛ زيرا هيچ قدرت مندي بدون اجازه ي خداوند، توان نفع رساندن به تو را ندارد. علاوه بر آن وعده ها و عطاهاي ديگران كجا و الطاف بي پايان خداوند كجا؟

همچون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله باش! كه هنگام فرا رسيدن وقت نماز، مي فرمود: «ارحنا يا بلال».

اي بلال! ما را راحت كن.

آري، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله در تعب و اضطراب بود تا وقت نماز فرا رسد و بار امانتش را به مقصد رساند. گرچه حضرتش هميشه در حال ذكر بود و هرگز لحظه اي از ياد خداوند غافل نبود. ولي روشنايي چشم او نماز بود. [1] .



[ صفحه 268]





اول وقت دل دهم به نماز

تا شوم با خداي خود دم ساز



قبله ي دل كنم سرايش را

روي بر او نهم بسوي حجاز



گويمش در نماز قصه ي دل

بسويش مي كنم دو دست دراز



زو بخواهم كه راه بنمايد

گره از كار من نمايد باز



خواهم از او، مرا ببخشايد

مي كنم خواهشي ز روي نياز



حمد و تسبيح و ذكر او گويم

«قل هو الله» بخوانمش به نماز




پاورقي

[1] محجةالبيضاء ج 1، ص 377 و اسرار الصلاة، شهيد ثاني.


بازگشت