نماز خوني


ابتدا توجه خوانندگان را به اين مطلب جلب مي كنم:

«سيد رضي» و «سيد مرتضي» برادر بودند و از علما و شخصيت هاي بزرگ عالم اسلام به حساب مي آيند و كساني هستند كه مورد نظر و توجه يگانه بانوي زنان عالم، حضرت فاطمه عليهاالسلام قرار داشتند كه آن بانو سفارش آن دو را به استادشان «شيخ مفيد» نموده است.

نقل شده است كه: روزي «سيد مرتضي» براي اقامه ي نماز جماعت به مسجد رفت. در وسط راه زني مساله اي در مورد خون حيض از او سؤال كرد. بعد از آن «سيد» داخل مسجد و محراب شد در حالي كه



[ صفحه 237]



«سيد رضي» هم در صف جماعت، حضور پيدا كرد و به برادر خود، «سيد مرتضي» اقتدا نمود. وقتي داخل ركوع شدند «سيد رضي» نماز خود را فرادا نمود و از حال نماز جماعت بيرون آمد و عازم خانه شد.

اين عمل براي «سيد مرتضي» گران تمام شد. بعد از پايان نماز داخل خانه آمد و شكايت برادرش «سيد رضي» را به مادرش كرد و گفت:

امروز برادرم با من جماعت نخواند، نمازش را فرادا كرد و به منزل آمد.

مادرش علت قطع جماعت را از فرزند خود «سيد رضي» سؤال نمود؟ او در جواب گفت:

من ديگر پشت سر برادرم نماز نمي خوانم؛ زيرا وقتي به ركوع رسيدم، ديدم برادرم در مساله اي از مسائل حيض فكر مي كند و قلبش متوجه نماز نيست، بلكه متوجه خون حيض مي باشد و ديدم كه او در درياي خون غرق است و در خون غوطه مي خورد.

وقتي «سيد مرتضي» از اين مسأله آگاه شد، پيش مادر، از برادر خود عذر خواست و گفت:

برادرم راست مي گويد، من در مسأله اي از مسائل حيض مانده و هنگام نماز به فكر آن مسأله بودم و توجهم به نماز كمتر بود. برادرم آن حالت را با چشم بصيرت ديده و با آن قلب پاكش فكر و نيت مرا درك كرده است. [1] .


پاورقي

[1] قصص العلماء و روضات الجنات در حالات سيد.


بازگشت