نماز بازدارنده از گناه


نمازي كه نمازگزار به پا مي دارد دو حالت دارد.

1- نمازي بي روح و بي محتوا كه فقط صورت نماز دارد، تنها قيافه و چهره ي آن، چهره نماز است اما حقيقت ندارد، روح سازندگي و دوري از گناه در آن به چشم نمي خورد.

2- نمازي كه غير از صورت و چهره ظاهري، روح و معني و حقيقت هم دارد، در واقع اين نماز است كه انسان را از فحشا و منكرات باز مي دارد.

امام صادق عليه السلام نقش نماز را در پيشگيري از گناه اين گونه بيان مي فرمايد: نماز، مانع و بازدارنده اي است كه خداوند در زمين براي نجات انسان ها از آتش برقرار ساخته است. هر كس مي خواهد بداند چه مقدار از نمازش منفعت برده و تا چه اندازه از آن بهره مند شده است، بنگرد كه آيا نمازش او را از اعمال زشت و منكر باز مي دارد يا نه؟ پس به همان مقدار كه دامن از گناه برچيده، از نماز خود بهره برده است. [1] .



[ صفحه 211]



آري، هر كس نماز را به پاي دارد از خصلت بازدارندگي آن، دير يا زود، كم يا بيش بي بهره نخواهد ماند، از اين رو در هر شرايطي در امر نماز نبايد كوتاهي و كاهلي ورزيد يا از تاثير آن نااميد شد كه كوتاهي در امر نماز، موجب كفر و عصيان و ديگر پليدي هاست.

در روايتي آمده است: جواني از انصار پشت سر پيامبر صلي الله عليه و آله نماز مي خواند و در عين حال به اعمال زشت دست مي زد. درباره آن جوان با پيغمبر صحبت شد. آن حضرت فرمود: بالاخره روزي نمازش او را از گناه باز خواهد داشت. [2] .

نماز، اگر روح و حقيقت داشته باشد نمازگزار بعد از انجام دادن، آن را ضايع و باطل نمي كند، به دنبال آن دروغ نمي گويد، تهمت نمي زند، غيبت نمي كند، به مردم مسلمان فحاشي و بدزباني نمي كند، حرام نمي خورد و حرام نمي پوشد، زيرا نمازگزار متوجه است كه نماز با لباس غصبي باطل است، مي داند كه يك لقمه حرام در بدن انسان تأثير مي گذارد.

در روايتي آمده است كه: وقتي يك لقمه حرام داخل شكم انسان شود، اثرش تا چهل روز مي ماند و نماز او در اين چهل شبانه روز، مقبول درگاه خداوند عالم نمي شود. نيز نمازگزار متوجه است كه اگر دنبال مال حرام رود ولو به اندازه يك درهم يا يك لقمه، روز قيامت در عوض آن ششصد نماز قبول شده او را به صاحب مال مي دهند، از اين جهت ترك مال حرام مي كند.

كسي كه دست از كارهاي روزمره ي خود برمي دارد و با تحمل



[ صفحه 212]



زحمت هاي فراواني، مشغول نماز مي شود، در هواي سرد زمستان و يخبندان، براي انجام نماز با آب سرد وضو مي گيرد و نماز خود را به جا مي آورد، قصدش ثواب بردن است و نماز را هم به همين اميد انجام مي دهد. او مي خواهد روز قيامت به وسيله ي آن، وارد بهشت شود. اگر دروغ گويد، تهمت زند، غيبت كند، ثواب نمازش را از بين برده است و مانند اين است كه نماز نخوانده و عبادتي انجام نداده است.

از باب مثال، اگر براي هر نماز صبح پنجاه درجه ثواب، به نمازگزار بدهند و براي يك تهمت يا يك غيبت و دروغ هم پنجاه درجه گناه به غيبت كننده يا تهمت زننده دهند، در قيامت، آن پنجاه درجه ثواب نماز را به آن كسي مي دهند كه انسان غيبت او را نموده است و چيزي براي نمازگزار باقي نمي ماند و مانند كسي است كه از اول نمازي نخوانده و عبادتي نكرده است.

مثل اين شخص، مثل كسي كه زحمت فراواني بكشد و كار طاقت فرسايي را انجام دهد و در عوض كار خود مزد فراواني هم بگيرد، اما بعد از گرفتن مزد، آن را در آتش اندازد و بسوزاند.

هيچ انسان عاقلي در هيچ وقت چنين كاري انجام نمي دهد، پس نمازگزار واقعي ثواب نماز خود را به آتش غيبت و تهمت نمي سوزاند.

اگر نماز روح و حقيقت داشته باشد، نمازگزار را از تكبر و خودبيني پايين آورده و او را از كفر نجات مي دهد.

انسان متكبر، هيچ وقت حاضر نيست در برابر ديگران تواضع و كوچكي كند، اما نمازگزاران واقعي چون دائم در حال ركوع و سجود هستند، متواضع اند. تكبر و خودخواهي در وجودشان راه پيدا نمي كند.



[ صفحه 213]



نماز اگر حقيقت داشته باشد حرص، حسد و بخل را از وجود نمازگزار بيرون مي برد؛ زيرا نمازگزار قصدش اين است كه تمام پنجاه درجه ثواب را كه در نماز مي دهند، بدون كم و كاست دريافت كند، اما وقتي فهميد كه حسد و بخل ثواب نماز را از بين مي برد يا كم مي كند، آن ها را از خود دور مي كند تا ثوابش كم نشود.

نماز اگر روح داشته باشد نمازگزار را از نوشيدن مشروبات الكلي منع مي كند؛ زيرا مشروبات عقل انسان را از بين مي برد و در اين حال، گفتار انسان از روي عقل و منطق نيست و اگر نمازي هم بخواند، معنا و مفهمي از آن درك نمي كند و شايد كلمه هاي نماز را جا به جا گويد و معنا به كلي عوض شود يا در نماز حركاتي كه منافات با نماز دارد انجام دهد و نمازش باطل شود، از اين رو نمازگزار مجبور است از مشروبات الكلي پرهيز كند تا نمازش طبق دستور اسلام انجام گيرد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 28، ص 198 - 199.

[2] بحارالانوار، ج 28، ص 198 -199.


بازگشت