عشق به نماز و كوري چشم
نقل شده است: «زاهدي» بر اثر عشق به خداوند مهربان هميشه در حال نماز و عبادت بود، در حين نماز و بعد از فراغت از آن، زياد گريه مي كرد. روزي يكي از دوستانش از او درخواست كرد كه كمتر نماز بخواند، و كمتر گريه كند و اشك بريزد و به او گفت: اي زاهد! گريه زياد به چشم آسيب مي رساند و در گريه كردن به هنگام نماز و عبادت نبايد زياده روي كرد.
زاهد كه سرشار از جذبه ي محبت و عشق به خداوند متعال و نماز بود، پاسخ داد: اي دوست مهربان! از دو حال بيرون نيست، يا چشم من آن جمال را كه ديدار حق و آخرين مقصد سلوك عبد است سرانجام مي بيند و يا نمي بيند. اگر لياقت داشته باشد و ديدار حق برايش حاصل شود، در اين هنگام هيچ غم و غصه اي از آسيب چشم نيست. و اگر لياقت ديدار حق را ندارد و نمي تواند جمال يار را ببيند، پس همان بهتر كه كور شود.
يا رب! بريز شهد عبادت به كام ما
ما را ز ما مگير به وقت قيام ما
تكبير چون كنيم، مجال سر آمده
در ديده ي بصيرت والامقام ما
ابليس را به بسمله بسمل كن و بريز
ز ام الكتاب جام طهوري به كام ما
وقت ركوع مستي ما را زياده كن
در سجده ساز، ذروه اعلي مقام ما
[ صفحه 171]
در لجه ي شهود شهادت، غريق كن
از ما بگير مائي ما در سلام ما
هستي ز هر تمام خدا يا تمامتر
شايد اگر تمام كني، ناتمام ما
فيض است و ذوق و بندگي و عشق و معرفت
خالي مباد يك دم از اين شهد كام ما [1]
پاورقي
[1] ديوان فيض، ص 60.