رسول گرامي اسلام


كافران بارها به خاطر نماز او را اذيت كردند، كتك زدند، عبا به گردن مباركش انداختند و به اطراف كشاندند.

روزي آن حضرت در مكه ي معظمه در كنار قبر خديجه كبري مشغول نماز بود، ابوجهل با چهل نفر از كفار قريش بر سرش ريختند و عبا بر گردنش پيچيدند كه نزديك بود نفس مباركشان قطع شود و آن جناب را از هر طرف مي كشانيدند و اذيت مي كردند. [1] .

و نيز آن حضرت صلي الله عليه و آله روزي مشغول نماز بودند كه ابوجهل شكمبه ي شتر بر سرش ريخت و در حال نماز به او توهين كرد.



در معبد عشق سوز و ساز تو خوش است

سوز تو و اشك جان گداز تو خوش است



بي خويش تن خويش به محراب دعا

سر سوده به ياد او نماز تو خوش است




پاورقي

[1] جامع النورين، ج انسان، ص 25.


بازگشت