غلام سياه و نماز


نقل شده است كه: در زمان حضرت موسي عليه السلام غلام سياهي به نام «برخ» زندگي مي كرد بسيار عابد و نمازخوان بود. حضرت موسي به



[ صفحه 148]



توسط او طلب باران مي نمود و خداي بزرگ هم، به خاطر آن جوان نمازخوان باران براي مردم نازل مي كرد.

روزي خداوند متعال به موسي خطاب كرد: اي موسي! «برخ» يكي از بندگان بسيار خوب من است و تنها يك عيب در او وجود دارد و آن اين است كه در سحرها وقتي براي نماز و عبادت پروردگار برمي خيزد از نسيم سحرگاهي لذت برده و به وسيله ي آن آرامش پيدا مي كند، كسي كه مرا دوست مي دارد نبايد توجه و آرامش او به چيز ديگري باشد. [1] .

عاشقان خدا بايد لذت اصلي خود را در زندگاني عارفانه و خدايي در عبادت، نماز و راز و نياز با خدا به دست آورند.

بنابراين كساني كه به خدا انس واقعي پيدا مي كنند ديگر در دنيا چيزي توجه آنان را جلب نخواهد كرد و خدا محوري در رأس امور آنان قرار خواهد گرفت.

حال اگر كسي واقعا عشق به خداوند متعال پيدا كند تنها مأنوس و دلدارش همان ذات مقدس الهي خواهد بود.



[ صفحه 150]




پاورقي

[1] كشكول شيخ بهايي، ص 462.


بازگشت