تصديق پيامبر و تكذيب منافقان


جماعتي از صحابه كه نزد آن حضرت حاضر بودند، چون اين خبر را از «ابوذر» شنيدند در شگفت شدند.

در اين هنگام رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اي «اباذر»! من و علي و فاطمه و حسن و حسين، سخنان تو را تصديق كرديم.

اما چون منافقين سخنان او را شنيدند، گفتند: اين توطئه اي است، ميان محمد صلي الله عليه و آله و «ابوذر». محمد صلي الله عليه و آله مي خواهد ما را با اين حيله فريب دهد كه به آنچه او مي گويد اعتقاد پيدا كنيم. حدود بيست نفر از ايشان گفتند: مي رويم نزد گوسفندان او تا هنگام نماز مشاهده كنيم، آيا شير از آن ها محافظت مي كند يا نه، تا دروغ او را براي مردم ظاهر كنيم.

چون به نزديك گوسفندان رفتند، ديدند «ابوذر» مشغول نماز است و شير به دور گوسفندان او مي گردد و آن ها را مي چراند، هر گاه



[ صفحه 144]



گوسفندي از گله دور مي شود آن را برمي گرداند.

وقتي «ابوذر» از نماز فارغ شد، شير به قدرت خداوند متعال به سخن آمد و گفت:

اي «اباذر»! گوسفندان خود را به سلامت بگير، سپس شير آن منافقان را مورد ندا قرار داد و گفت: اي منافقان! آيا اين كه حق تعالي مرا براي محافظت از گوسفندان يكي از صحابه محمد صلي الله عليه و آله و دوستان علي عليه السلام و آل او مسخر گردانيده است انكار مي كنيد؟

سوگند به خدا! حق تعالي مرا مطيع «اباذر» قرار داده است، حتي اگر امر كند شما را بدرم و هلاك گردانم، هلاك خواهم كرد.

قسم به خداوندي كه بزرگتر از سوگند به او سوگندي نيست اگر از خدا به حق محمد صلي الله عليه و آله و آلش سئوال كند كه تمام دريا را روغن و شير و تمام كوه ها را مشك و عطر و كافور گرداند، هر آينه چنان خواهد كرد.

هنگامي كه «ابوذر» به خدمت حضرت رسول صلي الله عليه و آله آمد، آن حضرت فرمود: اي «اباذر»! تو عبادت پروردگار خود را نيكو به جا آوردي، به همين جهت، خداوند شير را به اطاعت تو درآورد تا دفع ضرر از تو و گوسفندانت كند. تو از بهترين هايي هستي كه خداوند، مدح آنان را در قرآن نموده و گفته است:

عده اي از مؤمنان كساني هستند كه نماز را بر پا مي دارند. [1] .


پاورقي

[1] حيوةالقوب، ج 2، در احوالات حضرت رسول صلي الله عليه و آله.


بازگشت